زمان چقدر تند و سریع می گذرد، انگار انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ و مناظره های جنجالی آن همین چند روز پیش بود!
اگر مناظره های تلویزیونی آن سال را به خاطر داشته باشید قطعاً انتقادات و حملات تند محسن رضایی و سید ابراهیم رئیسی، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی و سعید جلیلی در راس همه اینها هتاکی های علیرضا زاکانی بر علیه همتی و مهر علیزاده را نیز به یاد خواهید آورد.
هر چند جلیلی و زاکانی به عنوان یاران پوششی رئیسی به نفع آقای رئیسی کناره گیری کردند ولی گفتار و رفتار آنان ، هیچگاه فراموش نخواهد شد.
زاکانی که در آن زمان شمشیر را برای دولت روحانی از رو بسته بود سهم تحریم ها در ناکامی دولت روحانی را فقط ۲۰ درصد می دانست و ۸۰ درصد علت ناکامی دولت دوازدهم را بی کفایتی و ناتوانی دولت روحانی و گره زدن دم اقتصاد ایران به تحریم ها می دانست و جلیلی نیز برجام را عامل بدبختی مردم ایران معرفی می کرد.
امروز با گذشت بیش از ۳۰ ماه از آن تاریخ و به قدرت رسیدن تیم آقای رئیسی مشخص شده که ظاهراً این تیم و بویژه آقایان محسن رضایی و زاکانی و قاضی زاده هاشمی و صد البته خود آقای رئیسی هم چندان با کفایت تر از روحانی و تیم او نبوده و تنها تفاوت این دو گروه فقط در مقدار واقع بینی آنها بوده است.
حسن روحانی و تیم تکنوکرات او می دانستند که طراحان تحریم های چند لایه بر علیه ایران به آن اندازه که ارزشی ها ادعا می کنند احمق نیستند و اتفاقاً طراحان این تحریم ها افرادی با تجربه و کاملاً آگاه و متخصص هستند و قرار است این تحریم های چند لایه همانند سرطان آرام آرام و بتدریج رگ و پی اقتصاد را خشک کند لذا به هر شکل ممکن به دنبال رفع تحریم بودند ولی تیم پر ادعای آقای رئیسی از اساس منکر اثرات مهلک تحریم ها هستند و بطور کامل چشم خود را بر روی اثرات منفی تحریم بسته اند و با این بی تدبیری ایران را در معرض خطری سهمگین و قریب الوقوع قرار داده اند.
البته زمان ثابت کرد که منتقدین دیروز ، ناکامان بزرگ امروز هستند و آنها که دولت روحانی را مذمت می کردند امروز خود گرفتار همان مشکلاتی هستند که حسن روحانی گرفتار آن بود!
آن کسانی که مدعی بی اثر بودن تحریم ها هستند و راه مقابله با آن را باج دادن به دلال ها و کاسبان تحریم و ارزان فروشی نفت به چینی ها و … معرفی می کنند بهتر از همه می دانند که تحریم ها باعث نابودی زیرساخت های اقتصاد ما می شوند و در بلند مدت این تحریم ها اثرات غیرقابل جبرانی را بر پیکره نحیف اقتصاد ما می گذارند و کشور را به سمت فروپاشی از درون سوق می دهند.
واقعیت این است که یکی از عوامل گرفتاری اقتصاد ایران به فسادهای نجومی و عجیب و غریب همین کاسبان تحریم و عدم شفافیت در اقتصاد ایران می باشد.
از سوی دیگر تکرار اشتباهات دولت روحانی در دولت رئیسی بیشتر شبیه یک طنز تلخ می ماند چرا که همان کسانی که دولت روحانی را به کنترل نرخ تورم از طریق پائین نگه داشتن مصنوعی نرخ دلار متهم می کردند امروز خود در حال تلاش برای پائین نگه داشتن مصنوعی نرخ ارز هستند غافل از اینکه تورم فزاینده در کشور و نرخ رشد بالای نقدینگی سرانجام باعث رها شدن فنر نرخ ارز در زمانی نامعلوم و با کوچکترین بهانه خواهد شد و آنگاه دیگر این بازار قابل کنترل نخواهد بود.
چگونه ممکن است در اقتصادی که نرخ رسمی تورم در آن حدود ۴۰ درصد است ، نرخ برابری ریال در مقابل ارزهای خارجی در آن ثابت بماند؟چگونه ممکن است که نقدینگی افزایش داشته باشد ولی هیچ اثری بر روی اقتصاد نگذارد؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم دم اقتصاد ما به جنازه پوسیده برجام گره خورده و امید بستن به چین و روسیه و حضور در پیمان شانگهای و بریکس و از آن بدتر تجارت با ارزهای ملی و… هیچ فایده ایی برای این اقتصاد ندارد لذا دولت سیزدهم بهتر است دست از شعارهای پوچ انتخاباتی خود بر دارد و کمی واقع بینانه به مسائل نگاه کند و بیش از این اقتصاد کشور را به سمت نابودی سوق ندهد!