با گذشت حدود دو سال و نیم از زمان روی کار آمدن حکومت طالبان در افغانستان، عملکرد اقتصادی قابل توجه این گروه قرون وسطایی باعث حیرت تمام کارشناسان و صاحبنظران بین المللی شده و به همین دلیل بسیاری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان در پی رمزگشایی از این کامیابی حیرت آور هستند.
چه عاملی باعث شد که طالبان بتواند با وجود انزوای بین المللی و عدم دسترسی به منابع مالی خود و بدون کوچکترین کمک خارجی بر تورم لجام گسیخته و رکود اقتصادی فراگیر و چالش تولید مواد مخدر در افغانستان فائق آمده و گوی سبقت را از اقتصادهای به ظاهر باثبات منطقه مرکز و جنوب آسیا ربوده و تبدیل به یک پدیده اقتصادی گردد؟
واقعیت این است که راز موفقیت طالبان در زمینه کشورداری در واقع همان راز کشورگشایی این گروه بود.
طالبان با شعار مبارزه با فساد و تبعیض و بسط و گسترش عدالت، شهر به شهر و ولایت به ولایت افغانستان را فتح کرد و با کمترین میزان تلفات کابل را گرفت و در مقابل چشمان حیرت زده دنیا در چشم بر هم زدنی بر این کشور جنگ زده و ویران شده مسلط شد و از اولین روز استقرار با مشت آهنین به جنگ جنگ سالاران و کارگزاران فاسد حکومت به ظاهر دموکراتیک افغانستان رفت و اتفاقاً همان جنگ سالاران فاسد و طماع و مال اندوز که خود را پشت نام جمهوریت مخفی کرده بودند هنگامی که شرائط را نامناسب دیدند فرار را بر قرار ترجیح داده و راهی سایر کشورها شدند.
نظام سیاسی سابق افغانستان هر چند در ظاهر جمهوری و مبتنی بر اصول دموکراسی بود ولی در باطن یک کنسرسیوم از گروه های فاسد مافیایی و شبکه های تو در توی وابسته به سیاستمداران و جنگ سالاران فاسد بود و تنها هدف این جماعت فاسد نیز تاراج ثروت های افغانستان و دزدی از جیب مردم بخت برگشته افغانستان بود.
مردم نگون بخت افغانستان که از ظلم این گروه های مافیایی به ستوه آمده بودند برای فرار از این همه ظلم و فساد به دامن طالبان پناه آوردند و طالبان نیز با اجرای قوانین بسیار سفت و سخت ضد فساد برای مردم افغانستان عدالت را به ارمغان آورد.
در افغانستان تحت سلطه طالبان مجازات فساد اداری و اقتصادی مرگ و مصادره اموال است و این قانون برای همه افراد جامعه از صدر تا ذیل یکسان و برابر است و هیچ حریم امنی برای هیچکس وجود نداشته و هیچ کس مصون از برخوردهای قهری طالبان و دادگاه های شریعت نیست ضمن آنکه در افغانستان تحت سلطه طالبان جایی برای آقازاده ها و سیاستمداران پرنفوذ و جنگ سالاران طماع و تاجران دزد نیست و در مقابل قوانین سخت طالبان هیچ مقامی مصونیت ندارد.
هنگامیکه که فساد کنترل شد افغانستان نیز رنگ آرامش و آسایش را به خود دید و در سایه سختکوشی ملت افغانستان و انضباط مالی حاکمان، اقتصاد افغانستان روندی رو به رشد به خود گرفت و ارزش پول ملی افغانستان نیز بالا رفت و تورم کاهش یافت.
طالبان بصورت عملی و واقعی با فساد مبارزه کرد و به جای شعار دادن اقدام کرد و به جای مصلحت اندیشی و مماشات با فاسدان،با مشت آهنین به جنگ فاسدان و اختلاس گران و رشوه گیرها و رباخواران رفت و فضای اقتصادی افغانستان را از لوث وجود مفسدان گندزدایی کرد.
شاید شیوه کشورداری طالبان بصورت قرون وسطایی و غیر دموکراتیک باشد ولی همین شیوه غیر دموکراتیک و قرون وسطایی برای ملت افغانستان یک نعمت بزرگ است چرا که این مردم را از شر سیاستمداران فاسدِ جاه طلبِ دزد و گروه های شبه نظامی تحت امر جنگ سالارهای مستبد و ظلم سران طوایف و باندهای دولتی تبهکار و کارتل های وطنی قاچاق موادمخدر نجات داده و اگر آزادی را از این مردم نگون بخت جنگ زده گرفته ولی در عوض امنیت و آرامش را به آنها هدیه داد.
البته اگر افغانستان در دوران جمهوریت به چنین موفقیتی می رسید قطعاً نتایج بهتری برای مردم افغانستان و منطقه به دست می آمد ولی افسوس که دموکراسی کال و نارس در افغانستان خیلی زود طعمه فساد سیاستمداران فاسد شد و تبهکارهای به ظاهر پاکدست با سوء استفاده از نام جمهوریت و مردمسالاری به جان مردم افغانستان افتادند.
این نحوه عمل طالبان بطور قطع درسی بزرگ برای مسئولان کشور ما می باشد،چرا که هر نظام و حکومتی که با مفسدان مماشات کند خواه ناخواه رو به تباهی می رود و هر حکومتی که با فساد سازمان یافته مبارزه جدی و واقعی نماید به ثبات و پیشرفت دست خواهد یافت.