حدود دو ماه پیش بود که محمد باقر قالیباف به عنوان ریاست مجلس شورای اسلامی با رونمایی از طرحی مبهم بنام “حکمرانی نو” آن را تنها راه برون رفت کشور از بحران کنونی دانست ولی هیچ اطلاعاتی در رابطه با ابعاد و ویژگی های این طرح ارائه نکرد.
البته برخی از شخصیت های سیاسی کشور با استقبال از این طرح پیشنهاداتی را در رابطه با آن بیان داشتند.
در همین رابطه عبدالناصر همتی رئیس اسبق بانک مرکزی و رقیب انتخاباتی آقای رئیسی در انتخابات سال ۱۴۰۰ در کانال تلگرام خود نوشت:
رئیس مجلس از حکمرانی‌‌نو خبر داده است. هرچند قدری دیر است، ولی می‌‌تواند شروع خوبی باشد. بنابراین، ذکر نکاتی را ضروری می‌‌دانم:
- ریشه اصلی اوضاع کنونی، نبودِ یک حکمرانی صحیح در فراهم‌‌سازی رفاه و آسایش همسان با کشورهای همتراز بوده است. راه‌‌حل آن تغییر اساسی در شیوه حکمرانی است.
- ۲- تغییر شیوه حکمرانی باید در محور اول، شامل تغییر و اصلاح روابط اجتماعی و سیاسی بین مردم، حکومت، توجه به مطالبات مردم و روابط درون‌سازمانی حاکمیت باشد.
- لازمه، تکمیل‌کننده و ضمانت اجرای یک حکمرانی خوب و انجام چنین اصلاحاتی، لغو یا اصلاح قوانین نامناسب در کنار اجرای بدون تبعیض قانون توسط قوه‌‌قضائیه و نیروهای رسمی امنیتی کشور است. پیچ پر‌خطر کشور در اوضاع کنونی، نیازمند به رسمیت شناختن شیوه‌‌ها و سبک‌‌های نگاه به زندگی خصوصا جوانان و زنان، تدبیر، گذشت و التزام به قانون در همه ابعاد آن است.
البته مشکل اصلی آقای قالیباف در عملیاتی نمودن این طرح ، بی اعتمادی بخش بزرگی از جامعه به آقای قالیباف می باشد چرا که قالیباف و همفکران او تقریباً در میانه اصولگرایان تندرو(جبهه پایداری) و اصولگرایان میانه رو و در مرکز جریان اصولگرائی قرار گرفته اند و لذا اصلاح طلبان بصورت نسبی و معترضین و منتقدین نظام بصورت مطلق به وعده های ایشان اعتمادی ندارند و تکلیف مخالفین نظام هم که با قالیباف کاملاً مشخص است و از سوی دیگر بسیاری از صاحبنظران سیاسی شخص آقای قالیباف را فاقد توانایی و قدرت کافی برای ایجاد یک تغییر اساسی در نظام حکمرانی می دانند.
همچنین آقای قالیباف هنوز از این طرح بصورت کامل و با ذکر جزئیات رونمایی نکرده و اصلاً مشخص نیست که این “حکمرانی نو” چیست و چه ماهیتی دارد؟
به همین دلیل شانس آقای قالیباف برای اجرایی کردن ایده حکمرانی نو بسیار پائین بوده و بعید است که این طرح عملیاتی گردد مگر اینکه قالیباف دست یاری بسوی اصولگرایان میانه رو و اصلاح طلبان دراز کرده و با کمک گرفتن از ایشان اقدام به اجرایی نمودن این ایده نماید.
همچنین قالیباف نیاز دارد که اصول و چارچوب های ایده حکمرانی نو را مطابق خواست و نظرات منتقدین و معترضین تنظیم نماید و رضایت نسبی ایشان را جلب نماید ، در غیر اینصورت ارائه چنین طرحی همانند اصلاحات مد نظر اصلاح طلبان سنتی از سوی منتقدین نظام پس زده می شود و این طرح قبل از اینکه به مرحله اجرا برسد به بایگانی تاریخ سپرده می شود.
به هر روی قالیباف برای عملیاتی نمودن ایده حکمرانی نو راهی بسیار دشوار و دور و دراز را در پیش دارد که سرانجام آن هم مشخص نیست.