توضیح ضروری برای رفع یک ابهام

اگر خاطر مبارک مخاطبین گرامی باشد در هفته گذشته مطلبی تحت عنوان «دفع پسماند حاشیه شهرها،باری که به ناحق به گردن شهرداری ها افتاده است» در این پایگاه خبری منتشر شد که مستقیماً مربوط به مشکل شهرداری دماوند با زباله های انباشته شده در ابتدای جاده صالح آباد و محدوده هومند وادان بود ولی از آنجا این مشکل در حال حاضر گریبانگیر شهرداری های آبسرد و کیلان و رودهن و آبعلی نیز می باشد ما هم براساس رسالت رسانه ائی خود به این مساله به عنوان یک مشکل کلی و همه گیر پرداختیم ولی ظاهراً بیان این مشکل برای برخی از مخاطبین گرامی ایجاد سوء تفاهم نموده و موجبات گلایه گذاری ایشان در قالب پیام را فراهم آورد لذا بیان توضیحاتی در این خصوص لازم و ضروری بنظر می رسد:

بطور کلی شهروندان ساکن در محدوده خدماتی شهرها علاوه بر پرداخت هزینه های صدور مجوز ساخت، هر ساله مبالغی را به عنوان عوارض نوسازی و پسماند طبق فیش های صادره از سوی شهرداری پرداخت می نمایند و به عبارتی هزینه جمع آوری پسماندها مستقیماً بر دوش شهروندان ساکن در داخل بافت شهری آبسرد می باشد و این در حالی است که مالکین ساختمان های خارج از محدوده قانونی شهر و بطور مشخص خوش نشینان و مالکین ویلاها هیچ مبلغی را به عنوان عوارض پسماند به شهرداری نپرداخته و مبالغ پرداختی ایشان به شهرداری نیز صرفاً در قالب خودیاری بوده و متاسفانه بخش بزرگی از پرداخت های ایشان در واقع رشوه و حق حساب به عوامل شهرداری جهت چشم پوشی از ساخت و ساز غیر مجاز ایشان بوده و ریالی از آن وارد حساب شهرداری نمی گردد و همان مقدار نیز که به حساب شهرداری واریز می گردد حتی کفاف تامین هزینه روشنائی بلوارهای هومند و امام خمینی شهر آبسرد و تعمیر و نگهداری این دو جاده را نمی دهد و در واقع تامین هزینه های سنگین جمع آوری زباله در کل مناطق ویلائی واقع در حریم شهر آبسرد بر دوش شهروندان ساکن در داخل بافت شهری می باشد که این منصفانه نیست.

بطور قطع و یقین اقدام برخی از دوستان که در خارج از محدوده قانونی شهر با پرداخت مبالغی به پلیس ساختمان و بدون اخذ مجوز ساختمان، مبادرت به ساخت بنا نموده اند نمی تواند برای شهرداری الزامی در تامین خدمات ایجاد نماید کمااینکه دستگاه های خدمات رسان نظیر شرکت های آب و برق و گاز و مخابرات نیز خود را ملزم به ارائه سرویس و دایر نمودن انشعاب برای چنین املاکی ندانسته و حتی حاضر به دائر نمودن انشعاب موقت هم برای چنین املاکی نیستند.

از سوی دیگر شهرداری آبسرد در حال حاضر دچار مضیقه مالی است توان سرویس دهی در قالب جمع آوری پسماند مناطق ویلائی یا جدول گذاری و آسفالت معابر فرعی را ندارد و اگر داشت قطعاً نسبت به ساماندهی بافت فرسوده شهر اقدام می کرد.

به هر روی امیدوارم دوستان گرامی صاحب ملک و ویلا در خارج از محدوده قانونی شهر وضعیت املاک خود را به درستی درک نموده و حداقل در کوتاه مدت انتظار خدمت رسانی شهرداری در مناطق دور از شهر را نداشته باشند.

نوشته ایجاد شد 726

6 دیدگاه در “توضیح ضروری برای رفع یک ابهام

  1. درود فراوان بر شما و تشکر فراوان بابت تمامی زحمات گرانقدر و ارزشمند شما – ولی انصافا ان زمانی که شهرداری بابت دیوار و فنس و استخر و بنا وجه دریافت میکرد ( در حال حاضر اطلاع ندارم که دریافت میکنند یا خیر ) چه کاری کردند برای این به قول شما خوش نشین ها ( ایا انصافا مشکل فقط همین هزینه سالیانه پسماند و عوارض است ؟) خیر چون نهایتا میشود سالی سیصد الی چهارصد و نهایتا پانصد هزار تومان و این مبلغی نیست که تمامی باغ دارها پرداخت نکنند و البته وقتی قبضی صادر شود الزامی است پرداخت ان و تمام پرداخت خواهد شد – ولی متاسفانه این مشکل اصلی نیست و بی مدیریتی و بی انصافی شهرداری است که بنده شخصا کلی وجه پرداخت کردم در چارچوب قانونی بابت دیوار و فنس و استخر و بنا و به هر حال سال نود و چهار مبلغ قابل توجه ای بوده نود میلیون تومان ولی خدا گواه است نه جمع اوری زباله و نه حتی مسطح کردن کوچه های شماره دار هومند و نه اسفالت و به معنای واقعی هیچ و هیچ – ولی به محض اینکه شما اجری و بلوکی را تکان بدید با ژست فراوان مراجعه و بیل و فرقان و … میبرند و مابقی را خودتان بهتر میدانید – خوب واثعا جای سئوال است کجای این سیستم اسمش شهر و شهرداری است و شرح وظیفه کجا ست – به هر حال ممنون از تمامی زحمات تیم حرفه ای شما و این وب سایت باعث افتخار ما است – خیلی راحت میتواند شهرداری به ترتیب هر باغ سالیانه مبلغی را جمع اوری کند و قبوضی صادر شود و ابدا مبلغی نیست – نگهداری هر باغ هزار متری در شش ماه سال حداقل ماهیانه یک میلیون هزینه دارد بابت پابیل و سمپاشی و هرس و علف زنی و کود و تقویتی و وجه بابت ابیار و کلی هزینه های دیگر بابت بنزین بابت تردد و کلی خرج و برج و لذا ماهی نهایتا پنجاه هزار توان که بشود سالیانه ششصد هزار توان ابدا مبلغی نیست – اما متاسفانه نه تنها سطل زباله ای نیست بلکه ………..

    بازم سپاس از تمام زحمات شما و سایت حرفه ای شما – ارادتمند

    1. با سلام
      مطابق قانون صدور قبض و دریافت عوارض پسماند از سوی شهرداری مستلزم ممیزی املاک است و چون شهرداری در سنوات قبل بصورت قانونی از مردم پول اخذ نکرده بود حالا هم قانوناً قادر به دریافت پول نیست
      ضمن اینکه در دو سه سال گذشته شهرداری تحت عنوان عوارض تفکیک مبالغ هنگفتی از ویلاها و حتی باغ ها دریافت داشت که آن هم ظاهراً با مشکلاتی مواجه شد و این منبع درآمدی هم مسدود شد.

      البته مشکل اصلی املاک و ویلاهای واقع در حریم شهر نیستند بلکه املاک واقع شده در خارج از حریم یا همان فاز سه هستند که زیر نظر بخشداری می باشند

      به هر حال از نظر لطف شما سپاسگذاریم

  2. سلام
    مطلبم طولانی است. اگر موافق بودید می‌تونید به عنوان یک مطلب وارده از زبان یک به اصطلاح «خوش نشین» در سایت منتشر کنید و اگر پاسخی یا مخالفتی هم هست ذیل اون درج کنید. نمی‌دونم که قسمت کامنت‌ها می‌تونه این حجم مطلب رو ذخیره کنه یا نه. اگر دیدید مطلب ناقص ذخیره شده بفرمایید که کاملش رو براتون در تلگرام ارسال کنم.

    به طور کلی این کلاف سردرگم تا زمانی که یک فکر عاقلانه در ارتباط با املاک حومه‌ی این شهر‌ها بشه، همین طور خواهد بود.
    به نظر بنده:
    ۱- تخریب املاک موجود نه عادلانه است نه عاقلانه. در زمین‌هایی که ملکی موجود بوده و بعداً تخریب کرده‌اند، هرگز دیگر کشاورزی انجام نشده. حتی یک مثال هم نمی‌تونید پیدا کنید. در عین حال مالک هم هزینه گزافی بابت ساخت و ساز یا خریداری این ملک کرده و در خیلی از اوقات مالکین بعد از چندین دست جابجایی این املاک رو خریده‌اند و در تخلف احتمالی موقع ساخت و ساز مشارکتی نداشته‌اند.
    ۲- با توجه به شرایط آبی کشور و منطقه و افت شدید آب‌های زیر زمینی و تغییرات اقلیمی، به نظر می‌رسه که اصولاً کشاورزی با وضعیت فعلی در زمین‌های حومه‌ی آبسرد نه تنها توجیهی نداره بلکه خطرناکه.
    ۳- این نگاه مردم بومی نسبت به مالکین ویلاها که تا حدودی غریبه و غیر خودی و متجاوز انگارانه است باید اصلاح بشه. این عبارت «خوش نشین» در دل خودش بار منفی‌ای رو داره دائماً به مخاطب تلقین می‌کنه که «آنها غریبه‌های ثروتمندی هستند که از امکانات سرزمین اجدادی ما برای خوش‌گذرانی استفاده می‌کنند». آیا مالک یک ویلا کار بدی می‌کنه که خوش می‌نشینه؟ آیا تهرانی‌ها حق ندارند برای یک روز در هفته از دود و آلودگی و استرس و فشار اجتماعی تهران فرار کنند و (با سرمایه گذاری و پرداخت هزینه) کمی از نقاط خوش آب و هوای کشور استفاده کنند؟ آیا مالکین ویلا‌ها ملکی رو به زور از چنگ کشاورز یا زمین دار خارج کرده‌اند؟ قدیمی‌ها و بومی‌های منطقه متوجه هستند که بخش مهمی از گردش اقتصاد منطقه ناشی از ثروتی است است که خوش‌نشین‌ها با خودشون به منطقه آوردند و سرمایه‌گذاری کردند یا خرج می‌کنند؟ در دنیای مدرن امروز، همه دنبال جذب سرمایه و سرمایه‌دار هستند. معلوم نیست چرا این فرهنگ «سرمایه‌دار دشمن پنداری» تا این حد تبلیغ می‌شه در این منطقه. در کشورهای دیگه، بومی‌های هر منطقه در به در به دنبال جذب سرمایه‌دار برای سرمایه‌گذاری یا جذب ثروتمند و توریست برای خرج کردن در منطقه خودشون هستند.
    ۴- قطعاً «خوش‌نشین‌های ملعون» هم موافقند که باید بابت خدماتی که دریافت می‌کنند هزینه پرداخت کنند. به نظر من حتی اگر به شکل قانونی، هزینه‌های بیشتری نسبت به هزینه‌های داخل بافت هم تعیین و مطالبه بشه با جان و دل پرداخت می‌کنند، به شرطی که خدمات مناسب و به شکل قانونی ارائه بشه. به عنوان مثال اگر قانونی تصویب بشه که املاک واقع در حومه به دلیل بُعد مسافت باید هزینه پسماند دو برابری پرداخت کنند و در عین حال خدمات پسماند به شکل مناسبی ارائه بشه، خوش‌نشین‌ها مطمئناً موافق خواهند بود.
    ۵- وضعیت همزبانان، برادران و خواهران مهاجر افغانستانی در این منطقه وضعیت مناسبی نیست. از نظر قانونی وضعیتشان در یک ناحیه‌ی خاکستری قرار گرفته. در خیلی از اوقات به آنها ظلم می‌شود. در خیلی اوقات هم آنها خدماتی را که باید به کشور میزبان ارائه دهند، از جمله پرداخت مالیات انجام نمی‌دهند در حالی که از خدمات کشور میزبان از جمله یارانه‌‌های غذایی و آموزشی استفاده می‌کنند. این وضعیت باید حتماً اصلاح شود. هم اقامتشان قانونی شود، هم در روند جذب در جامعه میزبان کمکشان کنیم و هم از ظرفیت عظیمشان در سازندگی منطقه بهره ببریم. چه اشکالی دارد که افغانستانی‌هایی که در اثر فجایع موجود در کشورشان به ما پناه آورده‌اند را در یک ریل‌گذاری درست، در جامعه میزبان جذب کنیم؟

    به طور خلاصه، کشاورزی به شکل فعلی قابل ادامه نیست. تخریب املاک موجود عادلانه و عاقلانه نیست. عدم پرداخت هزینه توسط خوش‌نشین‌ها بابت خدمات شهری عادلانه نیست. عدم دریافت خدمات مناسب شهری توسط خوش‌نشینان عادلانه نیست. وضعیت آب و برق و گاز و سوخت در منطقه بحرانیست. در سال‌های قبل فساد در منطقه فراگیر بوده و با بگیر و ببند‌ها و تخریب‌ها بعضاً خشن و پر سر و صدا و تبلیغاتی فعلی که گاهی دور از شان مردم است و بدون به‌روز‌رسانی قوانین و نگاه مردم، مشکلی برطرف نمی‌شود و مساله‌ی فساد ریشه‌ای حل نخواهد شد. تهرانی‌هایی که از توان مناسب مالی برخوردار هستند را نمی‌توان در تهران زندانی کرد و از خرید و سرمایه‌گذاری در املاک حومه منع کرد. ورود سرمایه در هر منطقه‌ای اگر به شکل صحیح انجام شود به نفع اقتصاد آن منطقه است.

    لذا به نظر بنده می‌شه با ارائه‌ی راهکار‌هایی مانند مواردی که در ادامه عرض می‌کنم این گره رو باز کرد:
    ۰- تغییر نگاه مردم و مسئولین منطقه نسبت به «خوش نشین‌‌ها» به نحوی که به جای ایجاد مشکلات قانونی و حتی غیر قانونی، از ورود و سرمایه‌گذاری و هزینه کرد ثروت در منطقه استقبال بشه. مردم و مسئولین منطقه به جای اینکه تهرانی‌های دارای املاک در منطقه را دشمن ببینند، به عنوان هموطنانی ببینند که اگر بتوانند به خوبی در منطقه جذبشان کنند، صد در صد به اقتصاد تک‌تک بومی‌های منطقه کمک خواهند کرد.
    ۱- تعیین یک مساحت حداقلی کارشناسی شده و جلوگیری از تفکیک و افراز اراضی موجود به قطعات کوچکتر.
    ۲- توقف سریع و قاطع کشاورزی‌های با نیاز آبی بالا و آموزش و ترویج سریع کشاورزی‌های با مصرف حداقلی آب و ترجیحاً گلخانه‌ای.
    ۳- حرکت به سمت تبدیل وضعیت پا در هوای فعلی به یک باغشهر مدرن و نمونه در کشور. املاک ویلایی موجود، با تامین شرایطی، از وضعیت غیر مجاز به وضعیت مجاز تغییر کاربری داده شوند. مثلاً: ۱- تعیین یک پروسه‌ی مشخص و ساده‌تر نسبت به پروسه‌ی فعلی در جهاد کشاورزی برای پرداخت جریمه‌ی تغییر کاربری و تاسیس صندوقی مجزا برای دریافت این جرایم و هزینه کرد آنها در راستای ترویج کشاورزی با مصرف آب پایین و کشت گلخانه‌ای ۲- اجبار به نصب سیستم‌های برق خورشیدی با تضمین فروش مقدار مشخصی برق به شبکه سراسری ۳- ارائه‌ی مشوق‌هایی به مالکینی که امکان تاسیس کشت گلخانه‌ای در ملک خود دارند. ۴- ملزم کردن مالکین به پرداخت هزینه‌های خدمات شهری از جمله هزینه‌ی پسماند و هزینه‌های مربوط به راه و آسفالت و امثالهم. ۵- مرتب کردن وضعیت چاه‌های آب مجاز در منطقه و تعیین قوانین دقیق و حکومتی برای بهره‌مندی مالکین از سهمیه آب و دریافت مالیات قابل توجه از این سهمیه آب و هزینه کرد این مالیات در طرح‌های مربوط به آبخیز داری و بازیافت آب و شبکه فاضلاب. ۵- مشخص کردن گیاهان و درختان متناسب با وضعیت اقلیم و آب منطقه برای محوطه سازی باغات و ویلا‌ها و ارائه مشوق برای رعایت و تعیین جریمه برای عدم رعایت این الگو. و صدها پیشنهاد قابل تامل دیگر.
    ۴- با استفاده از هزینه‌هایی که به این شکل به شهرداری پمپاژ می‌شود، وضعیت حقوقی پرسنل به نحوی تامین شود که انگیزه‌ی فساد به طور جدی کاهش پیدا کند. همینطور پلیس ساختمان به نحوی تامین و تجهیز و نظارت شود که امکان هرگونه ساخت و ساز غیر مجاز بعدی کاملاً منتفی باشد، همانطور که در داخل بافت شهر تقریباً غیر ممکن ست.
    ۵- ایجاد راهکار قانونی برای ساخت و ساز مجاز با تامین یک سری حداقل قانونی (از جمله در نظر گرفتن مساحت حداقلی زمین، تناسب بنا با زمین، نظارت بر مصالح و مسائل فنی ساخت و ساز و …) تا سازندگان و دارندگان سرمایه به جای اینکه به سمت فساد کشیده شوند، به سمت انجام کار قانونی ترغیب شوند.
    ۶- حل مشکل اتباع افغانستان برای اقامت و کار در این منطقه. باید به سرعت و با ایجاد قوانین مناسب، آنها را در مسیر قانونی برای زیست مناسب با شان و کرامت انسانی و کمک به اقتصاد جامعه میزبان قرار دهیم. این خود بحث مفصلی است و می‌توان اصلاحات فراوانی را برای بهبود وضعیت فعلی ایشان ارائه داد که خارج از حوصله‌ی این نوشتار است.

    در پایان، باید تصریح کنم که بنده کارشناس نیستم در این مسائل ولی اینکه وضعیت فعلی قابل دوام نیست و نیاز به اصلاح دارد، چیزی نیست که نیاز به کارشناسی داشته باشد. ممکن است پیشنهادهایی که ارائه دادم اشکالاتی داشته باشند، قبول. این گوی و این میدان. کارشناسان وارد میدان شوند و پیشنهاد‌های بهتر را ارئه دهند. سپس همگی با هم دست به دعا شویم که گوش شنوایی در حاکمیت پیدا شود که از این پیشنهاد‌ها استقبال کند.

    البته تقریباً همه می‌دانیم که با وضعیت فعلی ساختار اداری کشور، تقریباً محال است که این وضع به سوی یک وضع بهتر اصلاح شود و نیاز به اصلاح نگاه و قوانین و ساختار اداری و قانونی بسیار جدی داریم.

    با تشکر

    1. سلام
      با تشکر از مطلب خوب شما

      انشالله این مطلب به عنوان یک مطلبی چالشی بدون کم و کاست منتشر خواهد شد

      البته در رابطه با واژه خوش نشین این توضیح ضروری است که اصولا به ساکنین موقتی یک منطقه اطلاق می گردد و اصلا واژه بدی نیست

      بطور کلی دارنده اقامتگاه موقت یا اقامتگاه ییلاقی خوش نشین تلقی می گردد

  3. سلام و بسیار بسیار تحلیل و مطلب ارزشمندی بود و تک به تک عالی و تشکر – تشکر هم از ادمین که انتشار داد – واقعا عالی بود – حقیقتا نکات ارزشمندی بود و ماندگار .درود

  4. با سلام
    مطلب ارائه شده شامل باغ ویلاهای می‌باشد که با کسب موافقت شهرداری آبسر و پرداخت مبالغ هنگفت اقدام به ساخت و ساز نموده اند.
    موضوع اخذهزینه پسماند:
    ۱- ظاهراً هزینه مذکور بابت جمع آوری زباله و پر کردن گود ها می‌باشد و قطعا مالکین با پرداخت این هزینه موافقت دارند به شرط آنکه شهرداری در جمع آوری زباله دارای برنامه باشد مثلاً خیابان میهن ارکیده و هومند چهلم که از ر اهای پرتردد هستند دارای سطل زباله نیستند وضعیت معبر هم دارای چاله های بزرگ می‌باشد
    ۲- در باغ بیش از دو هزار متر و برای نگهداری تجهیزات لازم باغداری انباری ساخته شده که بر اساس رصد تصاویر ماهواره ای تشخیص شهرداری محترم دال بر صدور فبض پسماند برای انبار مذکور علاوه بر قبض صادره برای ساختمان اصلی می‌باشد همچنین قبض سوم پسماند برای ۳۳ متر سرایداری صادر میگردد که فاقد سرایدار می‌باشد
    چرا ؟؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *