بازگشت دلار به کانال ۴۰ هزار تومان/تغییر رئیس هم افاقه نکرد

هنوز امضای پای حکم رئیس جدید بانک مرکزی خشک نشده دلار دوباره در مسیر صعودی افتاد و بار دیگر قدم به کانال ۴۰۰۰۰ هزار تومان گذاشت و ظاهراً به سرعت در حال حرکت به به سمت رکورد ۴۴۰۰۰ تومانی پیشین خود و احتمالاً رکورد زنی جدید می باشد.

همانطور که در مطلب « آیا مشکل از آقای رئیس بود؟» خدمت مخاطبین گرامی عرض شد مشکل کاهش ارزش پول ملی یک مشکل ساختاری در اقتصاد ایران است و ربطی به روسای بانک مرکزی و حتی وزرای دارایی نداشته و لذا تا زمانیکه مشکلات ساختاری اقتصاد (و صد البته سیاست) ما برطرف نشود هر روز شاهد سقوط هر چه بیشتر ارزش پول ملی و اوج گرفتن قیمت دلار و پوند و یورو و حتی لیر و افغانی در مقابل ریال ایران خواهیم بود.

کشوری که در آن بخش خصوصی مرغ عزا و عروسی بخش دولتی است و دولتی که تا فرق سر گرفتار کاغذ بازی و بی انضباطی مالی است ، حتی اگر گرفتار تحریم و جنگ اقتصادی هم نباشد باز دچار کاهش ارزش پول ملی می گردد.
این در حالی است که ما هم بخش خصوصی ضعیفی داریم هم دولتی فربه و بی انضباط و بی برنامه و هم گرفتار تحریم های چند لایه و جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم و بخش خصولتی و نیمه دولتی نیز همانند انگل در حال مکیدن شیره اقتصاد نیمه جان این کشور هستند لذا کاهش ارزش ریال چندان پدیده عجیبی نیست.

ما در کشور با بلاتکلیفی سیاسی و اقتصادی مواجه هستیم و همین بلاتکلیفی باعث شده ما از یک طرف درگیر محذورات سیاسی باشیم و از طرف دیگر تحت فشار واقعیت های اقتصادی باشیم.از یک طرف علیه برجام و FATF شعار دهیم و از آن سو پیگیر احیای برجام و پذیرش FATF باشیم.

همین دوگانگی بین سیاست و اقتصاد باعث شده که ما توان برنامه ریزی بلند مدت نداشته باشیم و بین انتخاب های بد و بدتر دچار تردید و تعارض شویم.

بدتر از همه اینکه متاسفانه ما در دولت سیزدهم با یک دولت شعاری که در دام شعارهای انتخاباتی و قبل انتخاباتی خود گرفتار شده و توان فرار از چاهی را که برای دولت دوازدهم کنده بود پیدا نمی کند مواجه هستیم.

یاران آقای رئیسی که تا قبل از پیروزی در انتخابات ، برجام را معادل کفر می دانستند حالا خود به دنبال برجام هستند ولی با این حال و با تمام نیازی که به برجام دارند باز هم منتظر زمستان سخت اروپا و هیزم سوزی اروپائیان وگرفتن امتیازات ویژه از غربی ها هستند.

این تناقض در گفتار و رفتار دولتمردان ما قطعاً از چشمان تیزبین دولت های غربی و شرقی پنهان نمی ماند و آنها از این وضعیت مشوش ما کمال سوءاستفاده را خواهند کرد و نتیجه را نیز می توان در نرخ ارزهای خارجی دید.

با این اوضاع و احوال انتظار برای کاهش نرخ ارز از طریق خبردرمانی و تعویض رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد و برخورد امنیتی با دلار فروش های سر چهارراه استانبول و … انتظاری بیهوده است.

ما برای تثبیت نرخ ارز و افزایش قدرت پول ملی نیاز به برنامه ایی علمی و عملی، منسجم و یکپارچه و به دور از شعارزدگی داریم ، برنامه ایی که در آن به جای شعار دادن و معارضه با شرق و غرب بر روی توانمندی های داخلی و بین المللی ایران تمرکز یافته و با بکار بردن جدیدترین روش های علم اقتصاد و با میدان دادن به بخش خصوصی واقعی و حذف مجموعه های خصولتی و نهادی فضا برای رشد اقتصادی واقعی و ارز آوری فراهم گردد.

نوشته ایجاد شد 781

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *