پایگاه خبری تحلیلی شهر آبسرد دماوند

آیا مشکل از آقای رئیس بود؟

با رای هیات دولت، روز پنج‌شنبه مورخ هشتم دی ۱۴۰۱ محمدرضا فرزین به‌عنوان رئیس‌کل جدید بانک مرکزی انتخاب و جایگزین علی‌ صالح‌آبادی شد تا ساختمان شیشه‌ای بلوار میرداماد سکاندار جدید خود را بشناسد. در این جلسه از تلاش‌های صالح‌آبادی تقدیر و با استعفای او موافقت شد. فرزین که دکترای اقتصاد و هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی است عضویت در هیات‌مدیره بانک‌های کارآفرین و کشاورزی و مدیرعاملی بانک کارآفرین را در کارنامه خود دارد و از سال گذشته در سمت مدیرعاملی بانک ملی ایران مشغول به‌کار بود.

فرزین در زمانی سکاندار بانک مرکزی شد که قیمت دلار در حال رکوردشکنی بود و فقط چند گام تا رسیدن به مرز ۴۵ هزار تومان فاصله داشت.

در صبح شنبه و درست در اولین روز شروع به کار محمدرضا فرزین در بانک مرکزی ،قیمت سکه و دلار با شیب تندی سقوط آزاد کرد و دلار بار دیگر به کانال ۳۹۰۰۰ تومان وارد شد و این در حالی بود که در دنیای واقعی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده بود و فقط نام رئیس بانک مرکزی عوض شده بود.

اینکه چرا با تغییر رئیس بانک مرکزی بازارها ناگهان دچار ریزش شدند خود یک معمای بزرگ است ولی اینکه تصور شود علی صالح آبادی عامل اصلی افزایش نرخ ارز و طلا و کاهش ارزش پول ملی بود یک تصور اشتباه و ساده انگاری به تمام معنا می باشد چرا که علی آبادی و فرزین هر دو مجری یک سیاست کلان می باشند و جابجایی این دو نفر عملاً هیچ تاثیری در کلیت کار ندارد.

اغلب فعالان اقتصادی به خوبی می دانند که عوامل بنیادی نظیر کاهش درآمدهای ارزی کشور ،تحریم های چند لایه و مشکلات موجود در پرداخت های بین المللی و… دلایل اصلی افزایش نرخ ارز هستند و روسای بانک مرکزی در ایران کمترین نقش را در تعیین قیمت ارز داشته و حتی اگر ما اقدامات نهاد بازار ساز ( بانک مرکزی) را یکی از عوامل افزایش و یا کاهش نرخ ارز بدانیم باز هم نقش این عامل در مقابل سایر عوامل بسیار کم رنگ و کم اثر است لذا تغییر روسای بانک مرکزی در بلند مدت آنچنان تاثیری در مسیر قیمت گذاری ارز در کشور ندارد.

حال سئوال اینجاست که اگر علی صالح آبادی عامل این افزایش نرخ ارز بود چرا تا چند ماه پیش کسی به فکر عزل ایشان نبود و چرا ناگهان و به یکباره خورشید اقبال ایشان سقوط کرد؟

واقعیت این است که برای بازار ملتهب و سرکش ارز و در اقتصادی که از پایه و بنیان ناکارآمد و خراب است فرقی نمی کند که چه کسی رئیس بانک مرکزی باشد چرا که در این دریای طوفانی هر کس سکان کشتی اقتصاد ایران را به دست گیرد عاقبت همراه کشتی غرق می شود مگر اینکه آنقدر عاقل و ماهر باشد که خود را از این کشتی رو به غرق نجات داده و با توسل به تخته پاره ایی خود را به ساحل امن که همانا دوری از پست های مدیریتی است برساند و این کشتی را در این دریا به حال خود رها کند.

درست کاری که علی صالح آبادی با یک استعفای درست و به هنگام انجام داد و عطای این بانک مرکزی و این اقتصاد را به لقای آن بخشید.

نوشته ایجاد شد 635

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *