باز هم آلودگی هوا و باز هم قصه تکراری تعطیلی مدارس و دانشگاه ها در تهران و سایر کلانشهرهای کشور به علت آلودگی هوا و باز هم راهکارهای موقت نظیر اجرای طرح زوج و فرد از درب منازل و… ولی مقصر اصلی این آلودگی هوا کیست؟مالکین خودروهای فرسوده و آلاینده یا مسئولان شرکت پخش و پالایش فراورده های نفتی و بنزین و گازوئیل غیر استاندارد توزیع شده در بازار یا مازوت سوزی نیروگاه ها…؟
هر سال همزمان با شروع فصل پائیز و سرد شدن هوا زخم کهنه آلودگی هوا در کلانشهرهای کشور سر باز می کند و باز روز از نو و روزی از نو و هر سال نیز تنها راهکار عملی دولت تعطیلی مدارس است و نهایتاً محدودیت تردد خودروها…!
در واقع علت اصلی افزایش حجم آلاینده ها در فصول پائیز و زمستان ایجاد شرائط وارونگی هوا و قرار گرفتن سقفی از هوای بسیار سرد در ارتفاع نزدیک به سطح زمین ( در حدود تراز ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ متری از سطح دریا ) و به دام افتادن آلاینده ها بین سطح زمین و این سقف سرد می باشد.به همین علت است که حتی در آلوده ترین روزهای تهران هم اگر به ارتفاعات توچال صعود کنیم تقریباً از ارتفاع ۲۵۰۰ متری به بالا ( ایستگاه ۵ تله کابین توچال و یا ارتفاعات بالای پناهگاه شیرپلا به سمت توچال) ما با هوایی بسیار شفاف و پاک مواجه شده و در عوض در زیر پای ما دریایی از غبار متراکم خاکستری بر فراز تهران دیده می شود.
البته در این مقاله قرار نیست ما به دلایل علمی انباشت آلودگی بپردازیم و غرض از بیان مطلب بالا فقط این بود که ایجاد شرائط برای انباشت آلودگی هوا در ماه های سرد سال ریشه طبیعی دارد و به همین دلیل امید بستن به پدیده های طبیعی نظیر وزش باد و بارندگی برای رفع آلودگی هوا کاری عبث و بیهوده است و بهتر است نه مردم و نه مسئولان حداقل در ماه های آذر و دی به امید باد و بارش نباشند و فکر اساسی برای این معضل نمایند.
در واقع مشکل اصلی آلودگی هوای کلانشهرهای ایران ریشه در اقتصاد ایران دارد.اقتصادی که در آن هیچ امکانی برای برنامه ریزی بلند مدت جهت مهار آلودگی هوا وجود ندارد.
اغلب مسئولان خودروهای آلاینده را مسئول اصلی آلودگی هوا می دانند و در مقابل مردم نیز غیر استاندارد خودروهای تولیدی ،سوخت غیر استاندارد و مازوت سوزی نیروگاه و ضعف حمل و نقل عمومی را دلیل آلودگی می دانند و این در حالی است که همه این عوامل کم و بیش جز دلایل اصلی آلودگی هوای کلانشهرها می باشند.
اغلب مردم ایران به علت قیمت فوق العاده بالای خودروی های صفر و کمبود و گرانی لوازم یدکی اصلی و استاندارد امکان تعویض خودرو و یا حتی تعمیر اساسی موتور خودروهای عموماً فرسوده خود را ندارند و به ناچار باید با همان خودروی فرسوده و آلاینده روزگار بگذرانند.
از سوی دیگر سوخت توزیع شده در جایگاه ها نیز ظاهراً سوخت چندان استانداردی نیست خود منجر به به آلودگی هوا می گردد و کمبود گاز در فصل سرما نیز عملاً منجر به مازوت سوزی نیروگاه ها شده و حداقل در نواحی اطراف نیروگاه های حرارتی باعث کاهش کیفیت هوا می شود.
از سوی دیگر هر چند بسیاری از شهروندان در کلانشهرها مایل به استفاده از خدمات حمل و نقل عمومی هستند ولی ضعف های آشکار در بخش حمل و نقل عمومی بویژه در ساعات پیک مسافرت ، باعث شده که استفاده از مترو و اتوبوس برای اغلب مسافران تبدیل به عذابی سخت شود که تقریباً هیچ شخص عاقلی حاضر به پذیرش آن نیست و استفاده از تاکسی هم به علت بی نظمی تاکسی ها و گرانی کرایه ها چندان مقرون به صرفه نمی باشد لذا از هر سمت که به مساله آلودگی هوا نگاه کنیم باز مسئولان مقصر این قضیه هستند.
دولت سالهاست که بودجه ایی جهت نوسازی و گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی بویژه مترو و اتوبوس نپرداخته و هیچ اقدامی نیز در راستای تولید و عرضه انواع خودرو و موتور سیکلت برقی انجام نداده است و حال از مردم توقع دارد که بصورت خودجوش مشکل آلودگی را حل کنند.
از سوی دیگر ایران هیچ سرمایه گذاری قابل توجهی در صنعت گاز و همچنین ساخت نیروگاه های جدید حرارتی و همچنین بکارگیری انرژی های نو نداشته و سهم ایران از انرژی های نو بسیار ناچیز می باشد.
اگر خودروها و موتور سیکلت ها که اتفاقاً آلاینده ترین وسیله نقلیه هستند برقی می شدند شاید تهران و سایر کلانشهرهای ما اینقدر آلوده نبودند.
همانطور که در ابتدای این مطلب عرض شد مشکل آلودگی هوای کلانشهرهای کشور ریشه در اقتصاد بیمار و ضعیف ایران دارد و ریشه مشکلات اقتصادی نیز کاملاً مشخص است و نیازی به گفتن ندارد لذا آیا بهتر نیست به جای تعطیلی مدارس و دانشگاه ها به دنبال حل ریشه ایی این معضل باشیم و خودمان را با تعطیلی چند روزه فریب ندهیم؟