لزوم خانه تکانی در تیم اقتصادی دولت

روزهای آخر زمستان برای اغلب ما ایرانیان یادآور روزهای خانه تکانی و نظافت آخر سال خانه و محل کار است و حتی خیلیذ از شرکت ها و کسب و کارها این روزها را به حذف و خداحافظی از نیروهای ناکارآمد طرف قرارداد خود اختصاص می دهند ولی ظاهراً دولت سیزدهم اعتقادی به خانه تکانی و حذف مدیران نالایق از بدنه خود ندارد.

برای درک بهتر این مطلب به حدود ۲۱ ماه پیش و زمان برگزاری مناظره های انتخاباتی بر می گردیم،یعنی همان زمانی که حسن روحانی منفورترین شخصیت در ایران بود و دولت وی نیز نالایق ترین دولت تاریخ معاصر ایران.
در آن زمان یاران پوششی جناب آقای رئیسی یعنی جناب آقایان زاکانی،محسن رضایی،سعید جلیلی و قاضی زاده هاشمی حملات گسترده ایی را متوجه عبدالناصر همتی به عنوان نماینده دولت کرده بودند و بی رحمانه او و دولت حسن روحانی را می کوبیدند!

همان زمان اغلب کسانیکه دستی در آتش سیاست داشتند به درستی متوجه شدند که این گروه ۴ نفره و صد البته جناب آقای رئیسی به عنوان بزرگ این جمع به جز حمله به دولت روحانی هیچ برنامه دیگری برای قبل و بعد انتخابات ندارند و این جمع متحد ظاهراً به قصد انتقام گیری و تسویه حساب شخصی وارد گود انتخابات شده اند.

انتخابات پایان یافت و رئیسی به ساختمان پاستور رسید و سه نفر از این چهار نفر تاحدودی به آنچه می خواستند رسیدند و فقط سر سعید جلیلی از این نمد بی کلاه ماند ولی باز هم منتقدین معتقد بودند تیم رئیسی و یاران پوششی او بی تجربه تر و ناکارآمدتر از آن هستند که توان اداره کشور را داشته باشند.

در روزهای شروع به کار دولت جدید به مدد میراث به جا مانده از دولت روحانی تیم دولت توانست اندک توفیقاتی به دست آورده و حتی با واکسن های کرونای وارداتی دولت روحانی بیماری کرونا را مهار کند ولی اکنون پس از گذشت ۱۸ ماه از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم بر همگان مسلم و مسجل شده که این جماعت برای اداره کشور هیچ برنامه ایی ندارند و ظاهراً از ابتدا هم قرار بر این بود که همان سیاست های دولت روحانی فقط با یک تیم جدید و البته بی تجربه و بی تدبیر دنبال شود.

حال باید از جناب آقای رئیسی پرسید دستاورد یاران پوششی شما برای کشور چه بوده؟
زاکانی که آن همه ادعا داشت اکنون در حل معضل ترافیک و آلودگی هوای تهران وامانده و تا چند ماه وجود ابرتوده متان جنوب تهران را قبول نداشت و آن را دسیسه غرب برای تیم مدیریتی می دانست،ضمن اینکه احتمالاً تا چند ماه دیگر شهرداری تحت مدیریت او دچار بحران بی پولی هم خواهد شد.
آقای محسن رضایی نیز که قرار بود ریال ایران را تبدیل به سومین پول قدرتمند دنیا نماید فعلاً پول ایران را تبدیل به سومین پول بی ارزش دنیا نموده است و احتمالاً دنبال طرح ریزی یک طرح جدید برای نابودی الباقی اقتصاد ایران است.
از آقای قاضی زاده هاشمی و بنیاد شهید تحت مدیریت ایشان هم که خبر درستی در دسترس نیست!

هر چند مشکل فقط مربوط به شخص این حضرات نیست و خیل عظیمی از مدیران و کارمندانی که اتوبوسی به همراه این عزیزان وارد سازمان و ارگان ها و ادارات شدند مشکل اصلی را بوجود آورده اند،جماعتی که هیچ برنامه ایی ندارند و فقط بمنظور تثبیت منافع جناحی و گروهی خودشان مناصب مدیریتی و اجرائی را غصب کرده اند و کشور را به مرز نابودی کشانده اند!

حال باید از آقای رئیسی پرسید آیا وقت خانه تکانی و حذف این عناصر بی لیاقت و زائد و از بدنه دولت فرا نرسیده است؟
آیا وقت آن نشده که فارغ از جهت گیری های سیاسی و جناحی مدیران بی برنامه،بی لیاقت،کم کار و کم تجربه را حذف و پست های آنان را به مدیران خوشفکر و کارآمد تحویل نمائید؟
آقای رئیسی،آگاه باشید که خیلی زود دیر می شود و قبل از اینکه فرصت جبران فراهم شود این امکان وجود دارد که کشور به نقطه بی بازگشت سقوط برسد.
آقای رئیسی،شجاع باشید و فارغ از گرایش های گروهی و جناحی تکلیف خودتان را با عناصر ناکارآمد مشخص نمائید و دولت و ملت را از خطر سقوط نجات دهید!

نوشته ایجاد شد 781

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *