صنعت خودروی ایران/آئینه تمام نمای اقتصاد ایران

برای سنجش اقتصاد ایران اصلاً نیازی نیست که نمودارهای سخت و پیچیده مالی و اقتصادی را بررسی کنیم،همین اندازه که بدانیم در این نظام اقتصادی قیمت یک اتومبیل با طراحی و تکنولوژی ۴۰ سال پیش اروپا بیش از یک میلیارد تومان قیمت دارد و قیمت خودرویی غیر استاندارد و منسوخ شده مانند پراید به ۳۶۰ میلیون تومان رسیده است به راحتی می توان حال و روز این اقتصاد را تحلیل کرد!

جالب اینجاست که شرکت های خودروساز ایرانی در این بازار کاملاً انحصاری و گلخانه ایی و بدون رقابت باز هم زیان ده و در واقع در معرض ورشکستگی هستند و سالی دو بار هم به بهانه عدم صرفه اقتصادی در پی افزایش قیمت ها می باشند و مردم سرزمین ایران هم حاضر هستند بصورت میلیونی در صف خرید خودروهای بنجل ایرانی بمانند و حتی برای خرید این خودروها کد ملی را هم خرید و فروش می کنند…!

بدتر اینکه با همه این اوصاف آنچه که به عنوان محصول نهایی به دست مصرف کننده می رسد کالایی بی کیفیت و به معنی واقعی کلمه بنجل است که در جاده های ایران نقش ارابه های مرگ را بازی می کند.

حال چگونه است که ما در کشورمان با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی خودرویی ملی و صد در صد داخلی نداریم و هنوز هم قیمت خودرو در ایران تحت تاثیر نوسانات ارزی قرار دارد؟چگونه است که خودروسازهای ما در یک بازار انحصاری و بدون رقابت باز هم ضرر می کنند و چرا مردم ما هنوز به یک کالای مصرفی به چشم کالای سرمایه ایی نگاه می کنند؟چرا خودروهای تولید داخل هنوز با تکنولوژی ۵۰ سال قبل اروپا و آمریکا تولید می شوند و بهترین خودروهای ما آنقدر بد است که به جز چند کشور عقب افتاده تحت تحریم هیچ کشور دیگری حتی حاضر به خرید خودروهای ما نیست؟

واقعیت تلخ این است که صنعت خودروی ایران آئینه تمام نمای اقتصاد ما می باشد و ما همین حکایت را در سایر موارد نیز کم و بیش شاهد هستیم!
در این کشور ما در همه زمینه ها از تولید گوشت قرمز و سفید گرفته تا لوازم خانگی و دارو و نهاده های کشاورزی و سیمان و فولاد و… با همین مشکل مواجه هستیم.

ما هم در سمت تولید و عرضه مشکل داریم و هم نظام سیاست گذاری و نظارت و همچنین در سمت تقاضا و مصرف
تولیدکنندگان ما در این بازار انحصاری پر رونق به جای بکار بستن ابتکار و نوآوری صرفاً به تولید محصولات بی کیفیت بسنده کرده اند و چون نظارتی بر عملکرد آنها نیست دچار بی انضباطی مالی و ریخت و پاش و اتلاف منابع و ترازنامه های منفی شده اند،دولت نیز به دلیل برخی ملاحظات سیاسی و اقتصادی و بمنظور جلوگیری از خروج ارز به این تولید کنندگان ناتوان امتیاز داده و میدان را برای ایشان خالی کرده است و مصرف کننده نیز چون از افزایش ساعتی قیمت ها به عنوان یک حقیقت تلخ واهمه دارد حاضر است برای خرید این محصولات بنجل در صف خرید و قرعه کشی هم بایستد! و بدتر از همه اینکه کشورهای سوء استفاده گری همچون چین که به دنبال هر فرصتی برای استثمار کشورهای دیگر هستند با انواع زد و بندهای سیاسی در این آشفته بازار برای خود جای پا باز می کنند تا محصولات بی کیفیت خود را که حتی در بازارهای داخلی چین هم خریدار ندارد را به قیمت اتومبیل ژاپنی و آلمانی در بازار ایران به فروش برسانند و یا اینکه بازارهای داخلی ایران را با قطعات و لوازم یدکی بی کیفیت و فاقد لایسنس از شرکت های اصلی اشباع نمایند و راه نفس قطعه سازان داخلی را بند بیاورند.

امروز که صنعت خودروی جهان بتدریج در حال جدا شدن از فناوری قدیمی موتورهای درون سوز متکی به سوخت فسیلی و همچنین سیستم ناوبری آنالوگ بوده و تقریباً نیمی از تولید خودروی جهان هم اکنون به خودروهای برقی با فن آوری هوش مصنوعی و سامانه خودران اختصاص یافته واقعاً تولید پراید و پژو ۵۰۴ با فناوری ۵۰ سال پیش چه معنایی دارد؟

اگر ما واقعاً در تولید خودرو با فناوری روز ناتوان هستیم چرا به تولید داخلی با فناوری ۵۰ سال پیش اصرار داریم و منابع کشور را خرج چنین کار عبث و بیهوده ایی می کنیم؟

مشکل آنجاست که ما ده ها خودروساز بزرگ و کوچک داریم ولی باز هم به خودروساز و قطعه ساز چینی وابسته هستیم و این دقیقاً همان اتفاقی است که در ماجرای واکسن کرونا شاهد بودیم و قبل تر از آن در ماجرای خودکفایی گندم و جو هم با آن مواجه بودیم.

صنعت خودروی ایران اگر از دام سیاست بازی سیاستمدارها نجات پیدا می کرد و مثل هر صنایع دیگر در یک فضای باز و رقابتی فعالیت می کرد می توانست با اتکا به بازار عظیم داخلی تبدیل به غول صنعت خودروسازی آسیا شود ولی افسوس که عده ایی با شعارهای تند و تیز انقلابی و با علم کردن بیرق خودکفایی این صنعت را نابوده کرده و کل این بازار را تقدیم لاشخورهای چینی کرده اند!

پس نتیجه می گیریم که صنعت خودروی ما مشکل ندارد بلکه مشکل از ساز و کار معیوب اقتصادی است که صنعت خودرو را به چنین حال و روزی انداخته و هر بخش دیگر از صنعت این کشور هم که در دام شعار خودکفایی و سیاسی کاری سیاست بازان افتاده به همین سرنوشت شوم دچار شده!

پس آیا بهتر نیست به جای نوسازی خطوط تولید خودروها و افزایش تولید خودرو ،فکر و ذهن سیاست گذاران این صنعت را نوسازی کنیم و به جای افزایش تیراژ به فکر افزایش کیفیت خودرو و آزاد کردن این بازار از قید و بند انحصار باشیم؟

نوشته ایجاد شد 731

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *