زلزله های کوچک را جدی بگیریم/لزوم نظارت بیشتر بر نحوه ساخت و سازها

وقوع زمین لرزه ۳.۹ ریشتری هفته گذشته دماوند و سپس وقوع دو زمین لرزه ۴ و ۴.۱ ریشتر در شامگاه جمعه چهارم شهریور ماه در شرق دریاچه قم و جنوب گرمسار حداقل برای تهرانی ها این هشدار را داشت که گسل های منطقه جنوب شرق تهران به آن اندازه هم که بنظر می رسند خاموش و غیرفعال نیستند و اگر فشار در اطراف این گسل ها بیشتر شود هر لحظه احتمال وقوع زمین لرزه های بزرگ در پهنه شرق استان تهران وجود دارد.

هر چند در گزارش اولیه زمین لرزه های شامگاه جمعه محل آن استان قم اعلام شده بود ولی با بررسی عکس های هوائی کانون این دو زلزله نسبتاً قوی مشخص شد که محل وقوع آنها در شرق دریاچه قم و جنوب شهر گرمسار قرار دارد و به عبارتی این زمین لرزه بر روی گسل شمال دریاچه قم بوقوع پیوسته بود و ربطی به شهر قم نداشتند.

موضوع هنگامی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم فعالیت این گسل بظاهر کم اهمیت اثر گذاری مستقیم بر روی گسل های جنوب شرق تهران از جمله گسل های ایوانکی و ری دارد و وقوع یک زمین لرزه بزرگ بر روی این گسل دور افتاده حتی می تواند گسل بزرگ مشاء را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد!

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بر روی سرزمینی پر از گسل زندگی می کنیم و هیچ نقطه ایی در سرزمین ایران از گزند زلزله در امان نیست و به همین دلیل باید مانند مردمان ژاپن خود را با زمین لرزه های شدید گاه و بی گاه وفق داده و هماهنگ کنیم و این وفق دادن نیز عملی نمی گردد مگر با مقاوم سازی ساختمان ها و نظارت بیشتر بر نحوه ساخت بناها.

تجربه زلزله های گذشته و بویژه زمین لرزه بزرگ سرپل ذهاب بیانگر این واقعیت تلخ است که متاسفانه اغلب ساختمان های حتی بظاهر مهندسی ساز ما نیز تاب مقاومت در برابر زمین لرزه های بزرگ را ندارند و اگر زلزله ایی به اندازه کافی بزرگ باشد حتی برج های شیک و بظاهر محکم تهران نیز غیرقابل استفاده خواهند شد و بدین ترتیب تکلیف ساخت و سازهای غیرمجاز و بدون نقشه و ایمن سازی نشده اطراف تهران و بویژه منطقه ما که در نزدیکی گسل بزرگ مشاء قرار دارد هم مشخص است.

با نگاهی سطحی به نحوه اسکلت بندی اغلب ویلاهای غیرمجاز ساخته شده در مناطق خارج از حریم شهرهای دماوند،رودهن،آبسرد و کیلان مشاهده می گردد این بناها بر روی خاک های سست نباتی ( کشاورزی) و بدون اجرای فنداسیون استاندارد و بدون نصب مهاربند(بادبند ضربدری) ساخته شده اند و در جوشکاری اسکلت اغلب این ساختمان ها، استانداردهای حداقلی جوشکاری نیز رعایت نشده اند و بعضاً در محل اتصال قسمت های در معرض تنش به چند خال جوش اکتفا شده است(!)

بدتر آنکه ۹۹ درصد ساخت سازهای منطقه آبسرد دماوند بوسیله پیمانکاران بدون تخصص افغانی و به شکلی کاملاً غیراستاندارد و سر هم بندی شده اجرا می گردد و حتی در داخل شهرها با وجود نظارت مهندسان ناظر ، نحوه اجرای سازه ها به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست.

حتی در مناطقی همانند دشت مشاء در فاصله چند متری گسل مشاء ما شاهد احداث ساختمان های ناایمن هستیم که علیرغم نمای فوق العاده شیک و لاکچری از حداقلی ترین استاندارهای ساخت نیز برخوردار نیستند و در صورت وقوع زمین لرزه به معنی واقعی در خطر نابودی و انهدام قرار دارند.

در این شرائط و هنگامیکه نظارتی بر ساخت های غیرمجاز وجود ندارد شاید تنهاترین راه جهت اطمینان از استحکام ساختمان ها در منطقه لرزه خیزی نظیر دماوند نظارت دقیق کارفرمایان بر نحوه کار پیمانکاران و کمک گرفتن از مهندسان با تجربه و کارآزموده جهت نظارت بر نحوه ساخت و ساز و همچنین دقت کافی در رابطه با چگونگی اجرای سازه در هنگام خرید ویلاهای آماده می باشد تا در هنگام بروز زلزله دارایی و خدای نکرده جان مالکان ویلاها به خطر نیفتد.

نوشته ایجاد شد 731

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *