جمعی از فعالان سیاسی و مدنی بیانیه دادند/ تمامیت ارضی ایران نه قابل مذاکره است و نه قابل مصالحه

تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی در دفاع از تمامیت ارضی، یکپارچگی ملی و حقوق اساسی ملت ایران یک بیانیه صادر کردند.

در بخشی از بیانیه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی در دفاع از تمامیت ارضی، یکپارچگی ملی و حقوق اساسی ملت ایران آمده است: همراهان این بیانیه ضمن ابراز نگرانی از مواضع و تصمیم‌‌سازی‌های سیاسی برخی اشخاص و گروه­‌های ضدملی خارج از کشور که در راستای گسستن اشتراکات ملی و سرزمینی فعالیت می‌کنند، اظهار می­‌دارند که «ایران» بر هیچ عنصر قومی و قبیله‌ای متکی نیست و توزیع قدرت و ثروت برای تمام شهروندان ایرانی فارغ از همه­ تفاوت­‌های فرهنگی، جنسیتی، زبانی و مذهبی باید عادلانه و به دور از هرگونه تبعیض باشد.

متن این بیانیه در پی می آید:

به نام خداوند جان و خرد

امروز که کیان میهن‌مان ایران بیش از هر زمان دیگر در تاریخ پس از اشغال در جنگ جهانی دوم (شهریور ۱۳۲۰) در مخاطره قرار دارد، می‌بینیم که گروه‌های مختلف به سودای قدرت یا از سر خام‌اندیشی، هریک به طریقی بر پیکره‌ی رنجور سرزمین مادری ما ایران می‌تازند. ما از یک سو با حاکمیتی نابخرد و ناکارآمد روبروییم که شریف‌ترین و میهن‌دوست‌ترین منتقدان و دلسوزان این سرزمین را محصور و محبوس کرده است و از سوی دیگر با برخی مخالفان ضدملی در خارج از مرزهای کشور مواجهیم که درست با همان صفات یاد شده، می‌کوشند با مصادره‌ی مطالبات ملت ایران، پروژه‌ی اضمحلال و ویرانی میهن و ملت را پیش برند.

در راستای همین پروژه‌ی ویرانگر، امروز شاهدیم که برخی جریان‌های سیاسی با اغراض گوناگون، مسائل و منافع ملی را به حاشیه برده، در برهه‌ای که ملت ایران بیش از هر چیز به اتحاد و انسجام بر سر مطالبات ملی و شهروندی، چون حقوق زنان، عدالت اقتصادی و اجتماعی، آزادی بیان و… نیاز دارد، به جای آن، مسائل قومی را – آن هم نه در راستای حفظ وحدت و یکپارچگی ملی، بلکه در جهت عکس آن- مطرح می‌کنند. موضوعی که به صورتی هماهنگ و برنامه‌ریزی شده از سوی برخی گروه‌های سیاسی و رسانه‌های وابسته‌شان تبلیغ شده، سعی در القای آن به جامعه دارند.

اینک ما، جمعی از فعالان میهن‌دوست و آزادی‌خواه به سبب احساس خطری که در خصوص آینده‌ی کشور می‌کنیم و در نبود حاکمیتی کارآمد و ملی که نماینده‌ی همه‌ی ملت ایران باشد، بر خود واجب می‌دانیم یک بار برای همیشه مسامحه را کنار گذاشته، اصول و مواضع خود را درباره‌ی تمامیت ارضی، یکپارچگی ملی و مسائل مرتبط با حقوق شهروندان ایرانی با هر تبار و زبان و جنسیت و مذهب بیان کنیم.

از زمان تأسیس ملت-دولت نوین ایرانی، یعنی از آغاز سلطنت صفویه در بیش از پانصد سال پیش، کشور ایران اگرچه دوره‌ها و سلسله‌های گوناگونی را از سر گذرانده است، همواره دارای وحدت و یکپارچگی ملی و سرزمینی تحت حاکمیت «ایران» بوده است. در این مسیر پانصد ساله، ملت-دولت ایرانی هیچگاه بر مفهوم «قومیت» استوار نبوده و سلسله‌های مختلفی با تبارهای گوناگون، چون ترک و کرد و لک بر ایران حکومت کرده‌اند. با این همه، آنچه در این تاریخ پرحادثه هیچگاه فراموش نشده و تغییر نیافته است، ضرورت حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران بوده است. در دوره‌های زمامداری سلسله‌های گوناگون، ایران همواره «ایران» مانده و همه‌ی ساکنان این سرزمین با زبان‌ها و فرهنگ‌های گوناگون، نقش خود را بر فرش هزار رنگ تمدن ایرانی نگاشته، در مسیر اعتلای ایران به عنوان خانه‌ی مادری یکایک ساکنان این سرزمین، تأثیر داشته‌اند.

این پیام تاریخ دیرینه‌ی ملت ایران است که در ایران هیچ گروهی بر دیگری برتری نداشته و کلیتی به نام «ایران» بر هیچ عنصر قومی و قبیله‌ای متکی نیست. سخن ما از آغاز روشن بوده است: ایران برای همه‌ی ایرانیان است و ما این را از تاریخ میهنمان آموخته‌ایم. ما معتقدیم توزیع قدرت، ثروت و امکانات برای همه‌ی شهروندان ایرانی -فارغ از همه‌ی تفاوت‌های زبانی، فرهنگی، جنسیتی، مذهبی و …- باید عادلانه و به دور از هرگونه تبعیض باشد، و باور داریم این توزیع عادلانه و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز همه‌ی اعضای ملت، تنها ذیل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران محقق خواهد شد.

به باور ما، مسأله‌ی اقوام و گویش‌ورانِ زبان‌های گوناگون ایرانی به عنوان صاحبان دیرینه‌ی این سرزمین، به راه‌حل خارجی و گسستن اشتراکات ملی نیاز ندارد و اگر سوء‌تدبیر‌های حکومت‌های اخیر ایران در توسعه‌ی نامتوازن و تبعیض علیه اقلیت‌های مذهبی (مخصوصا اهل سنت) اعمال نمی‌شد، چه بسا امروز چنین مسأله‌ای برای هیچ یک از شهروندان ایران مطرح نبود. ما وضعیت امروز محرومیت‌ها و نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی را در گستره‌ی جغرافیای ایران مطلوب نمی‌دانیم و باور داریم نابسامانی‌ها، محرومیت‌های گسترده و شکاف‌های عمیق اقتصادی و اجتماعی که امروز جامعه‌ی ایران را در بر گرفته است، مولود تداوم سیاست‌های نادرست، استبداد، فساد سیستماتیک و به‌ویژه تبعیض مذهبی و جنسیتی در دهه‌های اخیر است. با این همه، باید پذیرفت اقتضائات حکمرانی مدرن و چنان‌که گفته شد سیاست‌های ناصواب حکومت‌ها، همچنین دخالت‌ها و شیطنت‌های دولت‌های بیگانه سبب شده تا امروز مسأله‌ی اقوام ایرانی، به مسأله‌ای مهم برای ایران فردا و گروه‌های سیاسی تبدیل شود.

از این رو، ما جمعی از فعالان میهن‌دوست و آزادی‌خواه، ضمن تأکید بر نقش و مسئولیت حاکمیت در بروز و تداوم بحران‌های امروز، بر آنیم تا مواضع خود را ذیل سه سرفصل اصول، خطوط قرمز و راهکارها به ملت ایران و افکار عمومی اعلام کنیم. گفتنی است اصول و خطوط قرمز ما غیرقابل تغییر است و راهکارهای پیشنهاد‌ی ما می‌توانند جای گفتگو و تبادل نظر داشته باشد؛ آنچه امضا کنندگان این بیانیه انجام و تثبیتش را به سود منافع ملی و مصالح هر دولتِ مسئول در ایران می‌دانند.

اصول:

ایران کشوری غیر قابل تجزیه است. تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران قابل گفتگو نیست.

ایران دارای یک ملت واحد و یکپارچه است.

ایران دارای یک دولتِ مرکزی است و این دولت باید نماینده و متعلق به همه‌ی اعضای ملت ایران باشد.

همه‌ی ملت ایران، با هر قومیت، جنسیت، زبان و مذهب برابرند و دسترسی آنان به منابع قدرت و ثروت باید عادلانه و به دور از هرگونه تبعیض باشد.

فرهنگ‌ها و زبان‌های محلی ایرانی سرمایه‌ی تاریخی و گنجینه‌ی فرهنگ ملی ایران‌اند و باید مورد احترام، پذیرش و حفاظت باشند.

زبان فارسی زبان رسمی، ملی و میانجی ملت ایران است. این جایگاه از آن روست که زبان فارسی هرگز به قومیتی خاص تعلق نداشته و از دیرباز زبان وحدت ملی و بین‌الاقوامی و سرمایه‌ی ادبی، فرهنگی و تاریخی تمامی ایرانیان بوده است که در بالندگی و اعتلای آن همه‌ی ساکنان این سرزمین با زبان‌ها و گویش‌های گوناگون نقش و مداومت داشته‌اند.

خطوط قرمز:

هرگونه خودمختاری و ایجاد دولت در دولت، به هیچ وجه پذیرفته نیست.

کثیر الملّه ساختن ایران به کلی مردود است. ایران ملک مشاع همه ایرانیان با تبارهای گوناگونِ بلوچ، عرب، ترک، کرد، لر، گیلک، فارسی‌زبان و… است و حق «تعیین سرنوشت» به هیچ وجه معادل با «حق تجزیه» قلمداد نمی‌شود.

جداسازی و تفکیک‌های قومیتی و زبانی در منطقه‌ای خاص پذیرفته نیست. هیچ گروه قومی و زبانی در هیچ منطقه‌ای بر دیگر شهروندان ایرانی برتری ندارد.

حذف زبان فارسی به عنوان زبان ملی، تاریخی و میانجی همه‌ی ایرانیان، نه شدنی است و نه قابل پذیرش.

آموزشِ زبان مادری از حقوق خدشه‌ناپذیر اعضای ملت ایران است، اما «آموزش به زبان مادری» و حذف زبان فارسی از فرآیند آموزش، غیر قابل پذیرش و تهدیدکننده‌ی یکپارچگی ملی است.

راهکارها:

محرومیت‌زدایی و متوازن ساختن فرآیند توسعه، مخصوصا توسعه‌ی اقتصادی امری ضروری و از اهم وظایف یک دولت ملی و کارآمد است.

باور به نهاد «حکومت مرکزی یکپارچه» به هیچ وجه به معنای عدم توزیع عادلانه قدرت و تمرکزگرایی افراطی در اداره عمومی کشور نیست. از این رو، شوراهای شهری و استانی باید سهم ویژه‌ای در مدیریت شهرها و استان‌ها داشته باشند و انتخاب مسئولین شهرها و استان‌ها می‌بایست از طریق انتخابات دموکراتیک و مستقیم، در هماهنگی با دولتی ملی که نماینده‌ی همه‌ی اعضای ملت ایران باشد، صورت گیرد.

آموزشِ زبان مادری باید در مدارس و دانشگاه‌ها آزاد باشد.

تأسیس فرهنگستان‌ها و نهادهای فرهنگی برای حفظ و ترویج زبان‌ها و فرهنگ‌های بومی ایرانی، تضمین کننده‌ی یکپارچگی ملی ماست و باید آزاد و مورد حمایت باشد.

تأسیس روزنامه‌ها، مجلات و انواع گوناگون رسانه‌های جمعیِ تصویری و غیرتصویری به زبان‌های محلی ایرانی باید آزاد باشد.

در پایان سخن را کوتاه می‌سازیم. پیام ما روشن است: در چارچوب تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران همه چیز قابل گفتگو است و بیرون از آن، هیچ چیز.

زنده باد ایران، زنده باد آزادی

۱۶ فروردین ۱۴۰۲

نوشته ایجاد شد 750

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *