ایران سرزمین بحران است و در این کشور روزی نیست که با یک بحران جدید مواجه نباشیم و از آنجا که در ایران هیچ بحرانی حل نمی شود و فقط بحران های جدید جایگزین بحران های قدیمی تر می شوند و بحران های جدید بحران های قدیمی تر را کمرنگ می کنند لذا ما در ایران با یک پدیده خاص به نام انباشت بحران نیز مواجه هستیم!
این روزها کشور از زیر بار بحران افزایش نرخ ارز و گرانی گوشت قرمز و افزایش قیمت خودرو و تورم نزدیک سه رقمی و… خارج نشده با یک بحران جدید عجیب به نام «مسمومیت دختران دانش آموز به وسیله یک عامل شیمیایی ناشناخته» مواجه شده که مانند یک معمای بی پاسخ ذهن مردم و مسئولان را به خود مشغول کرده و جالب اینجاست که نظام و مخالفین نظام هر یک تقصیر و گناه این ماجرای عجیب را به گردن دیگری انداخته و تقریباً هیچکس زیر بار این ماجرا نمی رود!
شناسائی عامل یا عاملین این ماجرا قطعاً وظیفه نهادهای انتظامی و امنیتی است و از آنجا که حتی نوع و ماهیت ماده یا مواد شیمیایی بکار رفته در این حملات مشکوک و هویت عاملان آن مشخص نشده لذا در حال حاضر نمی توان هیچگونه اظهارنظری در رابطه با این ماجرا و قصد و نیت طراحان اینگونه حملات داشت و به ناچار باید منتظر ماند تا حقیقت ماجرا کشف گردد ولی آنچه که مسلم است لزوم جلوگیری از بروز پدیده «انباشت بحران»حداقل در رابطه با همین یک موضوع مشخص است که مسئولان باید در این رابطه از هم اکنون چاره اندیشی کنند.
اگر قرار باشد که بحران های اقتصادی و زیست محیطی و ناکارآمدی مدیران دولتی زیر سایه این بحران قرار بگیرند و کم رنگ شوند چه تضمینی وجود دارد که این ماجرا نیز زیر سایه یک بحران بزرگتر کم رنگ نشود؟
امروز ترس مردم از این است که این حملات شیمیایی به مدارس دخترانه، مقدمه ایی برای بحران های جدی تر آن هم در حوزه سلامت و امنیت مردم باشد و به همین دلیل است که مردم با حساسیت ویژه و خاصی پیگیر اخبار این ماجرا می باشند و لذا ضروری است دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی در اسرع وقت نسبت به کشف ریشه و منشاء این حرکات مشکوک غیرانسانی اقدام نموده و دولت نیز اطلاع رسانی دقیق و شفافی از این ماجرا داشته باشد و بطور قطع دیر یا زود از ماجرای مسمومیت دانش آموزان رمز گشایی خواهد شد ولی چیزی که واقعاً اهمیت و فوریت دارد و لازم است که دولت محترم سیزدهم (و به عبارت بهتر کل نظام حاکمیتی) در اسرع وقت نسبت به آن اقدام نمایند سر و سامان دادن به این همه بحران های حل نشده گوناگون اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و زیست محیطی و فرهنگی و… می باشد که همچون کوهی روی هم انباشته شده و هر روز هم به حجم آن افزوده می گردد.
این رویه نامبارک در انباشت بحران ها که در طول سالیان گذشته بطور دائم در حال تکرار بوده واقعاً چه زمانی پایان می یابد و چه زمانی قرار است بحران های کهنه حل شوند و اندکی از حجم و ارتفاع این کوه بحران ها کاسته شود؟تا چه زمانی قرار است جامعه ما از بحرانی به بحران دیگر وارد شود و بحران قبلی با بحران بزرگتر بعدی پوشانده شود؟
دولتمردان باید بدانند «بحران های انباشته شده» همانند دیون پرداخت نشده می باشند که تاریخ سررسید آنها فرا رسیده و هر روز هم بر اصل و سود این دیون افزوده می گردد و این دیون سررسید شده روز به روز سنگین تر می شوند و عاقبت هم دردسر ساز می شوند لذا باید قبل از اینکه یک بحران به بحران بزرگتری ختم شود در همان ابتدای کار و نقطه آغاز آن بحران مهار گردد تا حداقل جلوی انباشت بحران بر روی بحران گرفته شود.