در خردادماه سال جاری و درست در زمانی که ایران و گروه ۴+۱( یا به عبارت بهتر همان ۵+۱ سابق) در نزدیکترین موقعیت به حصول توافق هسته ایی و رفع تحریم های مرتبط با برنامه هسته ایی ایران قرار داشتند ناگهان اصولگرایان تندرو با تاستناد به جنگ روسیه و اوکراین و بسته شدن خطوط انتقال گاز روسیه به اروپا با طرح فرضیه بی پایه و اساس «زمستان سرد اروپا» تیم هسته ایی ایران را از مسیر حصول توافق منحرف ساخته و وعده حصول توافق بهتر در میانه پائیز سال ۲۰۲۲ را دادند غافل از اینکه اروپائی ها از همان اوائل تابستان با اشتهائی سیری ناپذیر شروع به خرید و ذخیره سازی گاز نموده و آنقدر تانکرهای حمل گاز مایع و نفتکش به سوی بنادر روانه شد که در اوائل ماه جاری میلادی(نوامبر ۲۰۲۲) بهای گاز مایع در بنادر اروپا به کف چند ماهه خود رسید و حتی در مقطعی فروشندگان گاز مایع جهت فرار از هزینه هنگفت کرایه نفتکش ها حاضر به تخلیه فوری محموله های خود بصورت رایگان در بنادر اروپا شدند و نتیجه این شد که هم بهای گاز در بازارهای جهانی دچار ریزش سنگین شد و هم فرصت طلائی دستیابی به توافق برای ایران از دست رفت.
در حال حاضر نیز کشورهای اروپایی در برنامه ایی بلند مدت به دنبال تامین انرژی پایدار خود از منابع تجدیدپذیر و همچنین تکمیل ذخایر گاز مایع خود برای چند سال آینده بوده و عملاً گاز روسیه از بازارهای اروپا حذف کرده اند.
بدین ترتیب بزرگترین بازنده فرضیه کذایی «زمستان سرد اروپا» دولت آقای رئیسی بود که باید تاوان سنگین نظریه پردازی های اصولگرایان تندرو را بپردازد و به هر شکل ممکن بر چالش افزایش نرخ دلار فایق آید.
البته نظریه پردازی های آنچنانی اصولگرایان تندرو تمامی ندارد و پس از حوادث ۵۰ روز گذشته و بروز اعتراضات و آشوب ها، این نظریه پردازان عدم همراهی مردم با معترضین خیابانی را دلیل بر رضایت مردم از عملکرد نظام و تائید ضمنی اقدامات مسئولان فرض نموده و سکوت و نجابت مردم را به نفع خود مصادره کرده و آن را فتح الفتوح برای نظام قلمداد نمودند و باز هم با یک خطای محاسبتی دیگر نظام را در خطر قرار داده اند.
واقعیت این است که جمع کثیری از مردم ایران عموماً نسبت به عملکرد حاکمیت در همه عرصه ها انتقاد داشته و از آن ناراضی هستند ولی با این حال خواهان اعتراضات خیابانی و بیان خواسته ها در کف خیابان ها هم نبوده و به همین دلیل با معترضین خیابانی همراهی نکردند.
مسئولان باید بدانند که مردم حرف های زیادی برای گفتن دارند ولی با این حال امیدوارند نظام با ایجاد فضای مناسب برای حل معضلات از طریق گفتگوی آزاد نسبت به رفع سوء تفاهم ها از راه های مسالمت آمیز و خشونت پرهیز و غیر امنیتی اقدام نموده و زمینه را برای اصلاح امور و رفع نواقص و معایب از نظام حکمرانی فراهم آورد.
عدم اعتراض خیابانی مردم به معنی رضایتمندی مردم نسبت به عملکرد مسئولان نیست و عقلای نظام باید با در نظر گرفتن این واقعیت نسبت به اصلاح امور اقدام نمایند و فریب خطای محاسباتی اصولگرایان تندرو را نخورند.
اصولگرایان تندرو این روزها خود را پیروز میدان اعتراضات دانسته و خواستار امنیتی شدن و امنیتی ماندن فضای جامعه و سرکوب هرگونه نظر مخالف و بگیر و ببندهای گسترده هستند غافل از اینکه قدرتو اقتدار نظام اسلامی بستگی تام و تمام به رضایتمندی و پشتیبانی مردم داشته و اعمال فشار بی دلیل بر مردم قطعاً به نفع ملک و مملکت نخواهد بود.
نظام باید راه خود را از این جماعت اصولگرای تندرو جدا کرده و با طناب پوسیده این جماعت به درون هیچ چاهی نرود و فراموش نکند که کشور و نظام در این ۴۳ سال که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد بدترین ضربه ها را از ناحیه همین خطاهای محاسباتی اصولگرایان تندرو خورده است.جماعتی که همیشه طلبکار بوده و طلبکار هستند و هیچگاه مسئولیت گفتار و کردار اشتباه خود را نپذیرفته و برای نظام فقط و فقط دردسر و خسارت به بار آورده و هیچ نفع و منفعتی برای نظام نداشته و احتمالاً در آینده هم نخواهند داشت.
سلام
موضوع اینه که بعضیا فکر میکنند که اروپایی ها هم در مدیریت بحرانها، مثل خودمون هستن. واسه همین خیلی جدی نگرفتن..
اونا وقتی با چالشی روبرو میشوند، حتما در راستای حل آن برنامه ریزی و اقدام میکنند.
ما به این رویه عادت نداریم و در چنین شرایطی، خیلی هنر کنیم، صورت مساله رو تعریف میکنیم و در خصوص حل آن، فقط از عبارات فلان موضوع “بررسی میشود” و “باید بشود” و یا “خواهدشد” یا “میشود” و ….. استفاده میکنیم و در عمل، هیچ اتفاقی نمی افتد.
با سلام
ما در همه جای دنیا بحران داریم و به تبع بحران،مدیریت بحران هم داریم ولی در ایران به جای مدیریت بحران،با پدیده عجیب «بحران مدیریت» مواجه هستیم