مطلب زیر دیدگاه یکی از مخاطبان گرامی و همراهان قدیمی پایگاه خبری آبسردآنلاین می باشد که متن ارسالی ایشان عیناً خدمت سایر دوستان تقدیم می گردد.
سایر دوستان و مخاطبان گرامی می توانند نظرات خود (نفیاً یا اثباتاً) پیرامون این مطلب را در قسمت کامنت های زیر مطلب ثبت نمایند.
سلام
مطلبم طولانی است. اگر موافق بودید میتونید به عنوان یک مطلب وارده از زبان یک به اصطلاح «خوش نشین» در سایت منتشر کنید و اگر پاسخی یا مخالفتی هم هست ذیل اون درج کنید. نمیدونم که قسمت کامنتها میتونه این حجم مطلب رو ذخیره کنه یا نه. اگر دیدید مطلب ناقص ذخیره شده بفرمایید که کاملش رو براتون در تلگرام ارسال کنم.
به طور کلی این کلاف سردرگم تا زمانی که یک فکر عاقلانه در ارتباط با املاک حومهی این شهرها بشه، همین طور خواهد بود.
به نظر بنده:
۱- تخریب املاک موجود نه عادلانه است نه عاقلانه. در زمینهایی که ملکی موجود بوده و بعداً تخریب کردهاند، هرگز دیگر کشاورزی انجام نشده. حتی یک مثال هم نمیتونید پیدا کنید. در عین حال مالک هم هزینه گزافی بابت ساخت و ساز یا خریداری این ملک کرده و در خیلی از اوقات مالکین بعد از چندین دست جابجایی این املاک رو خریدهاند و در تخلف احتمالی موقع ساخت و ساز مشارکتی نداشتهاند.
۲- با توجه به شرایط آبی کشور و منطقه و افت شدید آبهای زیر زمینی و تغییرات اقلیمی، به نظر میرسه که اصولاً کشاورزی با وضعیت فعلی در زمینهای حومهی آبسرد نه تنها توجیهی نداره بلکه خطرناکه.
۳- این نگاه مردم بومی نسبت به مالکین ویلاها که تا حدودی غریبه و غیر خودی و متجاوز انگارانه است باید اصلاح بشه. این عبارت «خوش نشین» در دل خودش بار منفیای رو داره دائماً به مخاطب تلقین میکنه که «آنها غریبههای ثروتمندی هستند که از امکانات سرزمین اجدادی ما برای خوشگذرانی استفاده میکنند». آیا مالک یک ویلا کار بدی میکنه که خوش مینشینه؟ آیا تهرانیها حق ندارند برای یک روز در هفته از دود و آلودگی و استرس و فشار اجتماعی تهران فرار کنند و (با سرمایه گذاری و پرداخت هزینه) کمی از نقاط خوش آب و هوای کشور استفاده کنند؟ آیا مالکین ویلاها ملکی رو به زور از چنگ کشاورز یا زمین دار خارج کردهاند؟ قدیمیها و بومیهای منطقه متوجه هستند که بخش مهمی از گردش اقتصاد منطقه ناشی از ثروتی است است که خوشنشینها با خودشون به منطقه آوردند و سرمایهگذاری کردند یا خرج میکنند؟ در دنیای مدرن امروز، همه دنبال جذب سرمایه و سرمایهدار هستند. معلوم نیست چرا این فرهنگ «سرمایهدار دشمن پنداری» تا این حد تبلیغ میشه در این منطقه. در کشورهای دیگه، بومیهای هر منطقه در به در به دنبال جذب سرمایهدار برای سرمایهگذاری یا جذب ثروتمند و توریست برای خرج کردن در منطقه خودشون هستند.
۴- قطعاً «خوشنشینهای ملعون» هم موافقند که باید بابت خدماتی که دریافت میکنند هزینه پرداخت کنند. به نظر من حتی اگر به شکل قانونی، هزینههای بیشتری نسبت به هزینههای داخل بافت هم تعیین و مطالبه بشه با جان و دل پرداخت میکنند، به شرطی که خدمات مناسب و به شکل قانونی ارائه بشه. به عنوان مثال اگر قانونی تصویب بشه که املاک واقع در حومه به دلیل بُعد مسافت باید هزینه پسماند دو برابری پرداخت کنند و در عین حال خدمات پسماند به شکل مناسبی ارائه بشه، خوشنشینها مطمئناً موافق خواهند بود.
۵- وضعیت همزبانان، برادران و خواهران مهاجر افغانستانی در این منطقه وضعیت مناسبی نیست. از نظر قانونی وضعیتشان در یک ناحیهی خاکستری قرار گرفته. در خیلی از اوقات به آنها ظلم میشود. در خیلی اوقات هم آنها خدماتی را که باید به کشور میزبان ارائه دهند، از جمله پرداخت مالیات انجام نمیدهند در حالی که از خدمات کشور میزبان از جمله یارانههای غذایی و آموزشی استفاده میکنند. این وضعیت باید حتماً اصلاح شود. هم اقامتشان قانونی شود، هم در روند جذب در جامعه میزبان کمکشان کنیم و هم از ظرفیت عظیمشان در سازندگی منطقه بهره ببریم. چه اشکالی دارد که افغانستانیهایی که در اثر فجایع موجود در کشورشان به ما پناه آوردهاند را در یک ریلگذاری درست، در جامعه میزبان جذب کنیم؟به طور خلاصه، کشاورزی به شکل فعلی قابل ادامه نیست. تخریب املاک موجود عادلانه و عاقلانه نیست. عدم پرداخت هزینه توسط خوشنشینها بابت خدمات شهری عادلانه نیست. عدم دریافت خدمات مناسب شهری توسط خوشنشینان عادلانه نیست. وضعیت آب و برق و گاز و سوخت در منطقه بحرانیست. در سالهای قبل فساد در منطقه فراگیر بوده و با بگیر و ببندها و تخریبها بعضاً خشن و پر سر و صدا و تبلیغاتی فعلی که گاهی دور از شان مردم است و بدون بهروزرسانی قوانین و نگاه مردم، مشکلی برطرف نمیشود و مسالهی فساد ریشهای حل نخواهد شد. تهرانیهایی که از توان مناسب مالی برخوردار هستند را نمیتوان در تهران زندانی کرد و از خرید و سرمایهگذاری در املاک حومه منع کرد. ورود سرمایه در هر منطقهای اگر به شکل صحیح انجام شود به نفع اقتصاد آن منطقه است.
لذا به نظر بنده میشه با ارائهی راهکارهایی مانند مواردی که در ادامه عرض میکنم این گره رو باز کرد:
۰- تغییر نگاه مردم و مسئولین منطقه نسبت به «خوش نشینها» به نحوی که به جای ایجاد مشکلات قانونی و حتی غیر قانونی، از ورود و سرمایهگذاری و هزینه کرد ثروت در منطقه استقبال بشه. مردم و مسئولین منطقه به جای اینکه تهرانیهای دارای املاک در منطقه را دشمن ببینند، به عنوان هموطنانی ببینند که اگر بتوانند به خوبی در منطقه جذبشان کنند، صد در صد به اقتصاد تکتک بومیهای منطقه کمک خواهند کرد.
۱- تعیین یک مساحت حداقلی کارشناسی شده و جلوگیری از تفکیک و افراز اراضی موجود به قطعات کوچکتر.
۲- توقف سریع و قاطع کشاورزیهای با نیاز آبی بالا و آموزش و ترویج سریع کشاورزیهای با مصرف حداقلی آب و ترجیحاً گلخانهای.
۳- حرکت به سمت تبدیل وضعیت پا در هوای فعلی به یک باغشهر مدرن و نمونه در کشور. املاک ویلایی موجود، با تامین شرایطی، از وضعیت غیر مجاز به وضعیت مجاز تغییر کاربری داده شوند. مثلاً: ۱- تعیین یک پروسهی مشخص و سادهتر نسبت به پروسهی فعلی در جهاد کشاورزی برای پرداخت جریمهی تغییر کاربری و تاسیس صندوقی مجزا برای دریافت این جرایم و هزینه کرد آنها در راستای ترویج کشاورزی با مصرف آب پایین و کشت گلخانهای ۲- اجبار به نصب سیستمهای برق خورشیدی با تضمین فروش مقدار مشخصی برق به شبکه سراسری ۳- ارائهی مشوقهایی به مالکینی که امکان تاسیس کشت گلخانهای در ملک خود دارند. ۴- ملزم کردن مالکین به پرداخت هزینههای خدمات شهری از جمله هزینهی پسماند و هزینههای مربوط به راه و آسفالت و امثالهم. ۵- مرتب کردن وضعیت چاههای آب مجاز در منطقه و تعیین قوانین دقیق و حکومتی برای بهرهمندی مالکین از سهمیه آب و دریافت مالیات قابل توجه از این سهمیه آب و هزینه کرد این مالیات در طرحهای مربوط به آبخیز داری و بازیافت آب و شبکه فاضلاب. ۵- مشخص کردن گیاهان و درختان متناسب با وضعیت اقلیم و آب منطقه برای محوطه سازی باغات و ویلاها و ارائه مشوق برای رعایت و تعیین جریمه برای عدم رعایت این الگو. و صدها پیشنهاد قابل تامل دیگر.
۴- با استفاده از هزینههایی که به این شکل به شهرداری پمپاژ میشود، وضعیت حقوقی پرسنل به نحوی تامین شود که انگیزهی فساد به طور جدی کاهش پیدا کند. همینطور پلیس ساختمان به نحوی تامین و تجهیز و نظارت شود که امکان هرگونه ساخت و ساز غیر مجاز بعدی کاملاً منتفی باشد، همانطور که در داخل بافت شهر تقریباً غیر ممکن ست.
۵- ایجاد راهکار قانونی برای ساخت و ساز مجاز با تامین یک سری حداقل قانونی (از جمله در نظر گرفتن مساحت حداقلی زمین، تناسب بنا با زمین، نظارت بر مصالح و مسائل فنی ساخت و ساز و …) تا سازندگان و دارندگان سرمایه به جای اینکه به سمت فساد کشیده شوند، به سمت انجام کار قانونی ترغیب شوند.
۶- حل مشکل اتباع افغانستان برای اقامت و کار در این منطقه. باید به سرعت و با ایجاد قوانین مناسب، آنها را در مسیر قانونی برای زیست مناسب با شان و کرامت انسانی و کمک به اقتصاد جامعه میزبان قرار دهیم. این خود بحث مفصلی است و میتوان اصلاحات فراوانی را برای بهبود وضعیت فعلی ایشان ارائه داد که خارج از حوصلهی این نوشتار است.در پایان، باید تصریح کنم که بنده کارشناس نیستم در این مسائل ولی اینکه وضعیت فعلی قابل دوام نیست و نیاز به اصلاح دارد، چیزی نیست که نیاز به کارشناسی داشته باشد. ممکن است پیشنهادهایی که ارائه دادم اشکالاتی داشته باشند، قبول. این گوی و این میدان. کارشناسان وارد میدان شوند و پیشنهادهای بهتر را ارئه دهند. سپس همگی با هم دست به دعا شویم که گوش شنوایی در حاکمیت پیدا شود که از این پیشنهادها استقبال کند.
البته تقریباً همه میدانیم که با وضعیت فعلی ساختار اداری کشور، تقریباً محال است که این وضع به سوی یک وضع بهتر اصلاح شود و نیاز به اصلاح نگاه و قوانین و ساختار اداری و قانونی بسیار جدی داریم.
با تشکر
دیدگاه های مطرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه های پایگاه خبری آبسردآنلاین نبوده و صرفاً بیانگر دیدگاه شخصی نگارنده می باشد.
سلام
مطالب بسیار درستی است. حرف دل بنده نیز هست که زخم خورده این ناهماهنگی ها هستم.
چرا به صاحبین املاک حومه شهر به چشم غاصب و خلافکار نگاه میشود؟ چرا برای وضع موجود فکری نمیشود؟
اصلا اگر همین سرمایه گزاران به اصطلاح خوش نشین نبودند، بسیاری از کسب و کارها برای اهالی بومی منطقه پدید نمی آمد.
اساسا چه شغلی در این منطقه به غیر از دلالی ملک و ساخت و ساز و مصالح فروشی و ابزار ساختمانی داریم که البته اینها هم در پی همین سرمایه گزاری و حضور افراد غیربومی ایجاد شده اند؟
بنده خودم با مراجعه به یک نهاد قانونی به نام شهرداری، ملزم به پرداخت هزینه هایی شدم که پس از واریز این مبالغ به حساب شهرداری، اجازه ساخت و ساز را از شهردار وقت دریافت کردم ولی به دلیل اینکه شهردار مذکور دستگیر شد و فعالیتهایش غیرقانونی اعلام شد، مانده ام با یک ساختمان بدون امکانات که به هر اداره ای مراجه میکنم، اعلام میشود به دستور دادستانی امکان ارائه خدمات نیست. نه سرمایه دارم و نه از راه غیرمشروع کسب مال کرده ام.
گناه من که با مراجعه به یک نهاد قانونی و پرداخت هزینه های مربوطه، اجازه ساخت گرفتم چیست؟
اگر مسئولی خبطی کرده، من چه باید کنم؟ آیا تاوانش را امثال من باید بدهیم؟ اصلا راه دیگری هم مگر وجود داشته؟ باید زیرمیزی میدادم که کارم انجام بشه؟ جالبه که بسیاری که بعد از من اینکار را کردند، خیلی وقته که امکانات گرفتند.
اساسا چنین قوانین نسنجیده ای منجر به فساد در دستگاه های اجرایی میشود که شاهد هستیم در بسیاری از ادارات ذیربط منطقه چنین وضعی وجود دارد و افراد سودجو از این آب گل آلود نهایت سوءاستفاده در صید شکار خود را میکنند.
چرا برای این وضع یک شرایط قانونی مدون نمیشود؟ چرا خودمان و عامه مردم را گول میزنیم که حافظ منابع هستیم؟
اصلا کشاورزی در کل ایران باید تجدیدنظر بشه چه برسه به این منطقه کم آب و فاقد توجیه اقتصادی.
خود مالکین بومی منطقه، با شرایط پدید آمده و عدم صرفه اقتصادی و بازارکاری خوبی که البته خوش نشینان ایجاد کرده اند، به هیچ وجه حاضر به کاشتن پیاز و سیب زمینی و خیار و گوجه و…. در زمینهایشان نیستند.
انشاله صدایمان به گوش مسئولان مربوطه برسد و اقداماتی برای اصلاح این وضعیت که معلوم نیست به نفع چه دسته و گروهی است، انجام بگیرد.
با سلام. بابت انتشار مطلب بنده سپاسگزارم
خواهش می کنم
انجام وظیفه رسانه ایی بود
البته یک سری توضیحات در این خصوص هست که در یک مقاله مجزا منتشر خواهد شد
با سلام و احترام
متشکرم از بیان مطلب ارایه شده در زمینه ساخت و ساز حومه
چند وقت پیش زمینی خالی از درخت، در حومه ابسرد گرفتم با کلی ذوق و شوق مشغول به درختکاری
اومدم یک سرویس بهداشتی بزنم از درو ویوار ریختن داخل
سه شنبه رفتم برای دیدار حضوری با شهردار
وقتی مشکل رو بیان کردم که از تهران میام و برای رفع حاجت حداقل یه دستشویی و انبار برای نگه داشتن وسایل نیاز است وبیان این مطلب که بارها از زمین سرقت شده با تکجه به مستندات موجود
هیچ عکس العملی نشان ندادن و مخالفت کردن .
به جد میتونم بگم ملاقاتهای مردمی شهرداری اب سرد صرفا جنبه تبلیغاتی داره و هیچ گونه گره ای از کار مردم انجام نمیشه.
قاعدتاً شهردار باید با این اقدام مخالفت کند
ولی من در عجب هستم که چگونه بعضی ها (!) چهار طبقه ویلا دارای روف گاردن و استخر سرباز و سرپوشیده و…. رو وسط هومند آبسرد در روز روشن بدون هیچگونه ممانعت از طرف شهرداری می سازند و صدای پلیس ساختمان در نمی آید؟
تا زمانیکه قوانین مدونی در این خصوص وضع نشود، وضعیت بهتر از این نخواهد شد و اوضاع به کام کسانی است که از این بی قانونی نهایت سواستفاده را میکنند.
جریمه های اخذ شده از ساخت و سازهای اینچنینی به صورت غیررسمی، به جیب سودجویان سرازیر خواهد شد و نهایتا مالک بیچاره به عنوان مجرم و خرابکار شناخته میشود.
اگر راهکار قانونی برای این اوضاع نابسامان پیش بینی شود، فواید آن به سود همه اهالی بومی و غیربومی خواهد بود و نه فقط برای افراد خاص..
اگر بحث کشاورزی است باید وسایل کشاورزی را کجا گذاشت واقعا ساختن دستشویی و انبار مگر تغییر کاربری است ؟یک کشاورز و باغدار کجا باید استراحت کند.
اصلا چرا باید فکر کنیم کسی که از زمینش استفاده میکنه باید شرایط راحتی و استراحت نداشته باشه .
چرا باید فقط مسوولین ازیت کنن چرا امکانات نمیدهند
چه امکاناتی به زمین کشاورزی دارن میدن که توقع این هست زمینهای خام تبدیل به باغ و فضای سبز شود .
با سلام
البته این مشکل فقط در منطقه هومند های آبسرد و کیلان و کوهان و لمسار بالا و پائین که زیر نظر شهرداری است وجود دارد و در مناطق خارج از حریم و مشخصاً هومند اهران و مرانک در یک زمین ۱۵۰ متری در کوچه با عرض ۳ متر ساختمان ۳ طبقه هم ساخته اند و کسی هم جلوی سازنده این ساختمان را نگرفته
سلام/وقت.بخیر/ای.کاش.این.مطالب.دوستان.به.گوش.مسئولین.شهرداری.ودادستان.محترم.می.رسید
ای کاش مشکلات اهالی حومه توسط شوراها به شهرداری و فرمانداری و دادستانی انتقال پیدا میکرد و راه حلی ارایه میشد بصورت قانونی برای رفع مشکلات مردم .
امیدوارم مطالب فوق به گوش مسوولین برسد و پاسخگو باشندوبرای حل مشکلات ساکنین اقدامی کنند.