پایگاه خبری تحلیلی شهر آبسرد دماوند

طرح ساماندهی اتباع/بایدها و نبایدها

هفته گذشته مطلبی تحت عنوان«طرح ساماندهی اتباع بیگانه ، تبدیل تهدید به فرصت یا نابودی جوامع محلی؟» در این پایگاه خبری منتشر شد که به بررسی اجمالی جزئیات این طرح از زبان عضو کمیسیون شوراهای مجلس شورای اسلامی پرداخته بود.

حال در این مطلب قصد داریم با نگاهی نقادانه به بررسی ابعاد این طرح جنجالی و بایدها و نبایدهای این طرح بپردازیم:

ظاهراً در این طرح قرار است با الگو گرفتن از کشورهای دیگر( و به شکل ویژه کشور آلمان) مهاجرین خارجی در اقتصاد و اجتماع ایران جذب و از خدمات ایشان در راستای توسعه کشور استفاده شده و بخشی از کمبود جمعیت فعال و جوان از طریق جذب مهاجرین خارجی تامین گردد.

البته از آنجا که در کشور ما اغلب طرح های دارای منشاء خارجی بصورت ناقص الگو برداری می شود ظاهراً این طرح نیز یک کپی ناقص از طرح های جذب مهاجرین در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بوده و بانیان این طرح بدون در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن قصد در اجرای این طرح در ایران دارند.

بطور کلی فرایند جذب مهاجرین در در  توسعه یافته فرایندی سخت و پیچیده و زمانبر بوده و مهاجرین خارجی باید از هفت خوان رستم جهت اخذ اقامت و دریافت مجوز کار عبور نمایند و صرف نداشتن سوء پیشینه در کشور مبداء مجوزی برای کسب اقامت نیست.

افراد متقاضی مهاجرت به کشورهای توسعه یافته لازم است علاوه بر داشتن تخصص،مهارت و یا تحصیلات عالی ، تمکن و توانایی مالی لازم جهت اداره زندگی خود در آن کشورها را نیز داشته باشند و اصول و قواعد شهروندی آن کشورها را نیز پذیرفته و به قوانین کشور میزبان بصورت کامل پایبند باشند.

هیچ کشور اروپایی به افرادی که بصورت غیرقانونی وارد آن کشورها می شود اجازه تردد و کار بصورت آزادانه را نمی دهد و مهاجرین غیرقانونی مجبور هستند مدت زیادی را بلاتکلیف در کمپ های ویژه مهاجرین تحت نظر باشند.

حتی دولت استرالیا پا را از این هم فراتر نهاده و مهاجرین را در جزیره ایی دور افتاده خارج از مرزهای خود در منطقه اقیانوسیه زندانی می نماید و انگلیس نیز طرح مشابهی را دنبال می نماید.

برای ورود قانونی به یک کشور توسعه یافته شما باید ثابت کنید که صلاحیت و لیاقت و یا حداقل توانایی مالی اخذ حق اقامت را دارید و قرار نیست باری بر دوش کشور میزبان باشید کمااینکه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه حق اقامت به ازای خرید آپارتمان و یا راه انداختن کسب و کاری فعال و موفق در آن کشورها به اشخاص اعطا می گردد.

حال با این مقدمه برسیم به وضعیت کشور ایران

همانگونه که می دانید تقریباً ۹۹ درصد مهاجرین وارد شده به کشور ایران را مهاجرین افغانی و حدود ۱ درصد باقی مانده را مهاجرین عموماً پاکستانی تشکیل می دهند و به ندرت شاهد ورود مهاجرین سایر کشورها به ایران هستیم.

اغلب مهاجرین افغان وارد شده به ایران را نیز افراد فاقد تحصیلات و عموماً بیسواد و یا کم سواد فاقد تخصص و مهارت های خاص تشکیل می دهند.
تقریباً تمامی مهاجرین افغان وارد شده به ایران به نوعی پناهنده اقتصادی و افراد در جستجوی کار بوده و می توان به قاطعیت گفت که ۹۹ درصد این مهاجرین در صورت عدم اشتغال فوری حتی از تامین معاش یک ماهه خود نیز عاجز و ناتوان می باشند و لذا می توان نتیجه گرفت که تقریباً تمام مهاجرین خواهان اقامت در ایران افراد کم سواد و فاقد مهارت های خاص و همچنین فاقد سرمایه می باشند و قرار است در ایران به همه نداشته های خود برسند!

شاید اکنون به تفاوت جنس مهاجرین ورودی به کشورهای توسعه یافته عموماً غربی با جنس مهاجرین خواهان اقامت در ایران پی برده باشید.

در حالیکه سالیانه هزاران جوان نخبه و صاحبنظر از ایران به مقصد کشورهای توسعه یافته مهاجرت می کنند ما قرار است جای خالی آنها را با کارگران روزمزد فاقد مهارت که حتی دانش و توانائی استفاده از مصالح ساختمانی روز دنیا را ندارند پر کنیم!

ما قرار است دکتر و مهندس و برنامه نویس و صاحبنظر صادر کنیم و به جای آن عمله و بنا و کارگر صفر ساختمانی وارد نمائیم.

حتی بسیاری از این مهاجرین ورودی به ایران که جذب بخش کشاورزی می شوند سواد و دانش کافی جهت اشتغال به شغل کشاورزی مدرن را ندارند و بخشی از مسمومیت آب و خاک کشور به سموم دفع آفات و کودهای شیمیایی ناشی از استفاده بی رویه و بی قاعده همین کشاورزان افغان از سموم و کودهای کشاورزی می باشد.

در همین شهر آبسرد ما شاهد هستیم که بیش از ۸۰ درصد آب ارزشمند منطقه در بخش کشاورزی و بواسطه آبیاری غرقابی در مزارع فاقد بهره وری تحت مدیریت همین مهاجرین افغان تلف شده و آبی که می توانست ذخیره سالهای سخت پیش رو باشد بوسیله کشاورزانی که از دانش روز کشاورزی دنیا هیچ بهره ایی نبرده اند از بین می رود.

نکته جالب این طرح، جبران کسری جمعیت جوان کشور بوسیله این مهاجرین می باشد!
به عبارتی قرار است کسری جمعیت کشور بوسیله زاد و ولد اینگونه مهاجرین که حتی قادر به سیر کردن شکم خودشان نیز نیستند جبران گردد و این مهاجرین نیز به جای پرورش نسلی آگاه و کارآمد نسلی فقیر و حاشیه نشین را به جامعه ایران تزریق نمایند و پس از مدتی همین نسل فقیر و حاشیه نشین منشاء انواع معضلات و مفاسد اجتماعی گردند و امنیت جامعه ایران را هدف قرار دهند.

حتی در کشورهای اروپایی مشکل جامعه ستیزی فرزندان مهاجرین یک مشکل بسیار جدی و دردسر ساز بوده و جامعه ایی متکثر و اهل تسامح نظیر جامعه فرانسه سالیانه میلیاردها یورو خسارت و تاوان جامعه ستیزی فرزندان مهاجرین را می پردازد.

جالب توجه اینجاست که کشوری مثل آلمان که الگو و سرمشق برای تهیه قانون مهاجرتی می باشد خود قصد دارد از ابتدای سال جدید میلادی قوانین سفت و سختی را در رابطه با جذب و پذیرش مهاجرین اجرایی نماید!

شما اگر درست به قضیه نگاه کنید متوجه می شوید که کشوری مثل آلمان به دلایل متعددی حاضر به پذیرش مهاجرین افغان نبوده و آنها را در اسرع وقت به کشورشان مسترد می نماید و کشور انگلیس نیز جدیداً جهت مقابله با مهاجرین غیر قانونی طرح نگهداری آنها در کشور آفریقایی روآندا را در دستور کار قرار داده و آمریکا نیز برای جلوگیری از ورود مهاجرین صدها کیلومتر دیوار مرزی با کشور مکزیک را اجرا کرده و حتی همین ترکیه در کنار گوش ما هم دست به احداث دیوار مرزی جهت جلوگیری از قاچاق انسان در مرز ایران زده است.

اگر قرار بر جذب مهاجر است باید بهترین های جامعه افغان انتخاب و جذب شوند کمااینکه در بین افاغنه عموماً ساکن در کشورهای غربی بسیاری از اندیشمندان،پزشکان و نویسندگان بزرگ وجود دارند که حضور و اقامت ایشان در ایران به غنای علمی و فرهنگی ایران کمک کرده و سطح علمی و فرهنگی جامعه ایران را ارتقاء می بخشد.
اگر قرار بر اعطای اقامت است بهتر است که افراد پذیرفته شده از بین افراد متخصص و کارآفرین و یا دارای توانایی مالی انتخاب شوند تا حداقل حضور ایشان باعث رونق اقتصادی کشور گردد.

نوشته ایجاد شد 643

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *