پایگاه خبری تحلیلی شهر آبسرد دماوند

جمعیت با بخشنامه افزایش پیدا نمی کند/تداوم سیاست های ناکارآمد در حوزه جمعیتی

شیب تند پیر شدن جمعیت ایران و کاهش زاد آوری در کشور این روزها تبدیل به دغدغه جدی سیاست گذاران شده و بنظر می رسد تمام دستگاه های مرتبط با حوزه جمعیت در پی اتخاذ سیاست های تشویقی برای افزایش جمعیت کشور هستند و این در حالی است که در عمل سیاست های اخاذ شده تا اینجای کار چندان موثر واقع نشده و حداقل در سطح کلانشهرها افزایش محسوسی را در زمینه زادآوری مشاهده نمی کنیم.

ولی چرا سیاست های تشویقی دولت و دستگاه های مرتبط با بحث جمعیت تاکنون به نتیجه مطلوب نرسیده؟

بنظر می رسد هدف گذاری اشتباه سیاست گذاران و تمرکز بر معلول ها به جای علت ها دلیل اصلی ناکامی سیاست های جمعیتی کشور است.

زادآوری و افزایش موالید آخرین حلقه از زنجیره بزرگ “تشکیل خانواده” و  تا زمانیکه زیر ساخت های تشکیل یک خانواده پایدار بوجود نیاید به هیچ عنوان نمی توان به هدف نهائی “افزایش زادآوری خانوارها” دست یافت.

تشکیل و تحکیم خانوار مستلزم مقدمات بسیار است و عوامل اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی گوناگون در آن دخیل می باشند.

اولین مقدمه در زمینه تشکیل خانواده سن ازدواج می باشد.
در کشور ما سن ازدواج جوانان به علت مسائل اقتصادی و اجتماعی به شدت افزایش یافته و از آنجا که توانائی زادآوری زوجین در سنین بالا  و دوره میانسالی به شدت کاهش پیدا می کند خواه ناخواه خانوارها حتی به فرض تمایل به زادآوری توانائی این اقدام را ندارند.

اغلب جوانان ایرانی تا سنین میانی دهه سوم زندگی(سن ۲۱ تا ۳۰ سالگی) درگیر تحصیل و مشکلات ناشی از عدم اشتغال پایدار هستند و چون در این سنین امکان تشکیل خانواده برای بسیاری از ایشان فراهم نیست لذا فرایند تشکیل خانواده و ازدواج را به دهه چهارم زندگی موکول می کنند.

پس از تشکیل خانواده و ازدواج اغلب خانواده های جوان ایرانی با مشکل تامین مسکن مناسب و هزینه های سرسام آور اسکان و معاش مواجه هستند لذا در بهترین حالت صرفاً به داشتن یک فرزند اکتفا نموده و بیشتر انرژی خود را مصروف پس انداز جهت خرید خانه و یا تثبیت شرائط اقتصادی خانواده می نمایند ضمن آنکه به علت هزینه های سرسام آور فرزندآوری و نگهداری فرزند اغلب خانواده ها توان داشتن دو فرزند بیشتر را ندارند.

در چنین شرائطی تشویق خانواده ها به فرزندآوری کاملاً بی اثر شده و حتی منجر به عکس العمل منفی خانواده ها می گردد.

آیا وعده دولت ها در ارائه مشوق ها قابل اعتماد است؟

در دهه ۸۰ دولت آقای احمدی نژاد با وعده پرداخت مبلغ یک میلیون تومان به فرزندان جدید و در نهایت عدم پرداخت این مبلغ به خانواده های باعث بوجود آوردن جو بی اعتمادی در خانواده ها گردید و بسیاری از خانواده که به امید دریافت مبلغ یک میلیون تومانی و یارانه ۴۵۰۰۰ تومانی بچه دار شده بودند اکنون زیر بار هزینه های سرسام آور کمر خم کرده اند.

تجربه ثابت کرد که دولت احمدی نژاد با در اختیار داشتن درآمدهای هنگفت نفتی نتوانست به وعده های کوچک خود عمل نماید حال دولت آقای رئیسی با خزانه خالی چگونه می تواند به این وعده های بزرگ عمل کند؟در چنین شرائطی وعده مشوق های آنچنانی مثل دادن زمین رایگان و خودرو عملاً سنگ های بزرگی هستند که نشان نزدن هستند و مردم نیز قاعدتاً نقدها را می بینند و علاقه ایی به قبول وعده های نسیه ندارند.
تجربه سالهای ۹۴ تا ۹۷ نشان داد که به موازات افزایش رفاه اقتصادی خانوارها تمایل به فرزندآوری نیز بیشتر شده ولی از سال ۹۷ تاکنون به علت اثرزات اقتصادی ناشی از تحریم و نرخ بالای تورم خانواده ها حتی حاضر به آوردن یک فرزند هم نیستند!

واقعیت این است که تا کلیت اقتصاد کشور سامان نگیرد و تا زمانی که متا در کشور ثبات اقتصادی نداشته باشیم امیدی به فرزندآوری خانوارها نیست.

 

نوشته ایجاد شد 643

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *