هفته ایی نیست که روابط عمومی جهادکشاورزی شهرستان دماوند خبر تخریب بخشی از تغییر کاربری های غیر مجاز را صادر نکند و این موضوع فقط مخصوص شهرستان دماوند نیست و اگر نگاهی به وب سایت سازمان امور اراضی کشور بیاندازید روزانه ده ها خبر مربوط به انجام عملیات تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز در سراسر کشور در آن وب سایت منتشر می شود.
هر گاه که خبری در خصوص تخریب ساخت و سازهای غیر مجاز در اراضی کشاورزی را منتشر می کنیم این سئوال برای خود ما پیش می آید که چرا کشاورزان به مرحله ایی می رسند که سرمایه اصلی زندگی خود که همانا مزرعه ایشان است را می فروشند و چرا این زمین ها تغییر کاربری پیدا می کنند و آیا تخریب ساخت و سازهای غیر مجاز تنها راه حفظ کاربری اراضی کشاورزی است؟
متاسفانه بنظر می رسد کسانیکه در سازمان امور اراضی کشور و مدیریت جهادکشاورزی هستند هیچ درک و شناختی از زندگی یک کشاورز ندارند و صرفاً همانند یک ماشین به مسائل نگاه می کنند و بدون توجه به ریشه ها و علل تغییر کاربری اراضی فقط مجری یک حکم کلی غیر منصفانه هستند!
همه ما خوب می دانیم که هیچ کشاورزی تا زمانیکه فعالیت کشاورزی برای او صرفه داشته باشد حاضر به تغییر کاربری زمین کشاورزی خود نیست و معمولاً کشاورزان قدیمی تا آخرین لحظات زندگی در مقابل فروش زمین کشاورزی خود مقاومت می کنند و اگر کشت و کار صرفه هم داشته باشد معمولاً کشاورزان به هیچ عنوان حاضر به فروش و تغییر کاربری مزرعه و باغ خود نمی باشند ولی هنگامیکه کشاورزی دیگر صرفه نداشته باشد و فقط هزینه و زحمت باشد قاعدتاً و خواه ناخواه انگیزه کشاورز هم از بین می رود و کشاورز به فکر فروش زمین خود صرفاً بمنظور گذران زندگی و امرار معاش حداقلی می افتد!
در این بین سازمان جهادکشاورزی به عنوان یک نهاد حمایتی و نظارتی تقریباً هیچ برنامه حمایتی از قشر کشاورز نداشته و صرفاً تبدیل به یک ناظر بی منطق و بی رحم شده است که به دنبال اذیت و آزار کشاورزان می باشد.
سئوال اینجاست که جهادکشاورزی چه برنامه حمایتی برای زندگی کشاورزان دارد؟چرا هیچ کمکی به کشاورزان نمی شود و چرا کشاورزان مجبور هستند یک تنه هم با کم آبی و بلاهای طبیعی و هزینه های سنگین کشاورزی و قیمت پائین محصول مبارزه کنند و هم زیر بار منت جهاد کشاورزی باشند؟
اگر جهادکشاورزی می خواهد جلوی تغییر کاربری را بگیرد آیا بهتر نیست که اولاً قوانین تشویقی جهت یکپارچه سازی اراضی را به دولت و مجلس ارایه نماید و ثانیاً با حمایت از کشاورزان نهاده های کشاورزی نظیر بذر و سم و کود را به قیمت یارانه ایی تحویل کشاورز نموده و امکان تبدیل مزارع سنتی به مکانیزه و کشت گلخانه ایی را در اراضی کوچک مقیاس فراهم نماید؟
کشاورزی که بتواند از گلخانه کوچک خود خرج یک ساله زندگی را تامین نماید هرگز راضی به تغییر کاربری زمین کشاورزی نمی شود،باغداری که بتواند با کشت محصولات ارزشمند درآمد خوبی داشته باشد هرگز باغ خود را تبدیل ویلا نمی کند!
شما به همین شهرستان دماوند و منطقه آبسرد نگاه کنید تا متوجه نقایص کار جهادکشاورزی شوید.
در این شهرستان چند هکتار گلخانه صنعتی وجود دارد؟چند کارخانه سورتینگ و بسته بندی میوه وجود دارد؟چند کارخانه فرآوری میوه و چند کارخانه تولید کنسانتره و کمپوت وجود دارد؟چند پایانه صادراتی میوه و چند میدان میوه و تره بار جهت توزیع مستقیم محصولات از سوی کشاورزان وجود دارد؟اصلاً مراکز خدمات کشاورزی برنامه ایی جهت ارائه الگوی کشت سالیانه به کشاورزان دارند یا نه…؟
وقتی مدیریت جهادکشاورزی در حمایت کردن از کشاورز و باغدار ناتوان است چرا تاوان آن را باید کشاورز و باغدار بدهد؟
میانگین درآمد خالص یک هکتار باغ در صورت مهیا بودن تمام شرائط (عدم سرمازدگی و تگرگ زدگی محصولات و نبود تنش آبی و گرمایی) رقمی در حدود ۱۰۰ میلیون تومان در سال و به عبارت بهتر ۸.۳۰۰.۰۰۰ تومان در ماه می باشد که حتی از حقوق یک کارگر ساده نیز کمتر است پس چگونه از یک کشاورز توقع داریم که با این درآمد اندک امورات خانه و خانواده خود را اداره کند؟
وقتی کشاورز درآمد نداشته باشد در گام اول شغل کشاورزی را رها کرده و به شغل دیگری مشغول می شود و در گام دوم زمین و دام خود را فروخته و پول آن را در بانک می گذارد و از سود آن ارتزاق می کند!
حال سئوال اینجاست که جهادکشاورزی به عنوان متولی بخش کشاورزی چه کاری برای کشاورز و باغدار انجام داده؟کدام حمایت از کشاورز و باغدار صورت گرفته؟ آیا سم و کود و بذر را به قیمت مناسب به دست کشاورز و باغدار رسانده یا فقط شعار خودکفایی در کشاورزی را داده است؟
کشاورزی که از یک هکتار باغ خود فقط سالی ۱۰۰ میلیون تومان در آمد خالص(هزینه در رفته) دارد فقط با فروش ۱۰۰۰ متر از آن زمین،حداقل دو سه میلیارد پول به دست می آورد و اگر در آن ویلا بسازد تا ۱۰ میلیارد تومان نیز کسب درآمد می کند که سود بانکی همین ۱۰ میلیارد تومان سالیانه بیش از ۲ میلیارد تومان است لذا کدام آدم عاقل بخاطر سالی ۱۰۰ میلیون تومان سود پر زحمت، از ۲ میلیارد تومان سود بی زحمت چشم پوشی می کند؟
جهاد کشاورزی و نگاه کلی تر دولت، اگر می خواهد از کشاورز و باغدار و بخش کشاورزی و امنیت غذایی کشور دفاع کند باید به جای تخریب ساخت و سازها امکان ایجاد گلخانه های مکانیزه و کارخانه های فرآوری محصولات کشاورزی و صادرات محصولات کشاورزی را فراهم آورد ، آنگاه است که کشاورزان خود مانع از تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده و همه با هم زمین های بایر و بلااستفاده را تبدیل به گلخانه ها و کشتزارهای مکانیزه می کنند.